مثلث برمودا یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعاتی است که در طول دهه‌های متمادی توجه ساینس‌دانان، توطئه پردازان، کارشناسان نظامی و حتی محققین ادیان را به خود جلب کرده است. مثلث برمودا، بحر شیطانی (Devil Sea) و بشقاب‌پرنده‌ها سه موضوع باهم مرتبط هستند و طوری معلوم می‌شود که ارتباط مستقیم با نظم کنونی جهانی دارند.
غائب شدن کشتی‌های بزرگ و غول‌پیکر بدون گزارش کدام حادثه؛ گاهی غیب زدن مسافرین و رسیدن کشتی‌ها و گاهی هم غیب شدن کشتی و رسیدن مسافرین و غایب شدن هواپیماهای در حال پرواز و گاهی هم نمودارشدن این هواپیماها بعد از مدتی بدون سرنشینانش در مقصد، حوادث به وقوع پیوسته در مثلث برمودا و بحر شیطانی هستند که تحقیقات هیچ محقق جواب قانع‌کننده‌ی برای آن ندارد.
بحر شیطانی که همچنان بنام مثلث اژدها (Dragon Triangle) مشهور است در بهر الکاهل میان سه زاویه‌ی شهر ساحلی یوکوهومای جاپان، جزیره فیلیپینی گوام و جزایر جاپانی ماریانا موقعیت دارد. در زمان جنگ جهانی دوم جاپان مجبور به‌دست شستن پنج کشتی هواپیما بردار، ده کشتی جنگی، 340 هواپیما، 9 قایق تیز رفتار و 400 هواپیمای انتحاری، در این منطقه شد. چون زمان جنگ بود اکثراً شاید به این فکر کنند که این‌همه ضایعات برای ارتش جاپان توسط نیروهای دشمن واردشده باشد ولی سندهای تاریخی نشان می‌دهد که نیروهای امریکا و انگلیس در زمان وقوع این حادثه در این منطقه وجود نداشت، چنانچه مولانا عمر عاصم می‌نویسد: بسیار مشکوک است که همه تجهیزات توسط عملکردهای دشمن غرق شده باشد، زیرا نیروها در قلمرو (جاپان) بوده و نیروهای انگلیس و امریکا در زمان حادثه در این ساحه وجود نداشته است(1). چارلز برلیتز (Charles Berlitz) محقق مشهور و نویسندۀ کتاب “مثلث برمودا: راز بزرگ و حل‌نشده عصر ما” می‌گوید: غائب شدن‌های اسرارآمیز در مثلث برمودا و اژدها شاید تصادفی نباشد زیرا هردو ساحه همسان هست و یک عارضۀ همسان سبب این حادثات می‌شود(2). غیب زدن تحت‌البحری‌ها این ساحات را مرموزتر می‌سازد زیرا در مورد کشتی‌ها و هواپیماها می‌توان گفت که طوفان‌ها و حوادث طبیعی سبب این حادثات شده است ولی تحت‌البحری‌ها از این حوادث اکثراً مصئون اند.
مثلث برمودا در بحر اقیانوس مشتمل سه صد جزیره واقع‌شده است که مساحت آن تقریباً 140000 کیلومترمربع بوده و سه زاویه‌ی این مثلث شهر میامی در فلوریدا، یک زاویه‌ای آن پورتوریکو و زاویه‌ای دیگر آن خود جزایر برمودا می‌باشد. این مثلث دربرگیرنده بیشتر از 300 جزیره است که بیشتر آن غیرمسکونی می‌باشد. بر علاوۀ هزاران حادثه مرموز، بعضی از حادثات در این منطقه انسان‌ها را طوری مغشوش می‌سازد که هیچ‌گونه جواب نمی‌تواند به اقناع آن‌ها کمک کند؛ مثلاً میلیاردر امریکایی هری کونوور (Herry Conover) در سال 1958م به این منطقه سفر داشت و در ساحۀ مثلث برمودا غائب شد ولی جالب است که پس از مدتی کشتی وی بدون سرنشینانش دریکی از سواحل میامی پدیدار شد که هیچ‌گونه اثر حمله و سرقت در این کشتی دیده نمی‌شد. این نوع حوادث و برعکس آن با کشتی‌ها و هواپیماها در طول تاریخ مکرراً اتفاق افتاده است که هیچ جواب قانع‌کننده تا اکنون برای آن وجود ندارد.
مثلث برمودا و مثلث اژدها باهم ارتباط عمیق داشته و بعضی از محققین میگویند که بعضی از کشتی‌ها و هواپیماهای اغوا شده از یک ساحه متذکره به ساحۀ دیگر انتقال شده است.
در مورد رازهای این ساحه زمین شناسان، فلاسفه، سیاحان، علما و حتی علمای مسیحیت و یهودیت نظریات مختلف ارائه داشته‌اند ولی نکتۀ جالب اینجاست که باوجود زیان‌های بزرگ دولت‌های بزرگ و خصوصاً امریکا و انگلیس، بر علاوۀ اینکه هیچ نوع تحقیقات گسترده را در این مورد راه‌اندازی نکرده‌اند، بلکه همیشه کوشش نموده‌اند تا یا از صحبت در مورد آن خودداری کنند و یا هم به‌شکل از اشکال آن‌را یک مسئله بغرنج و غیرقابل‌حل معرفی کنند، چنانچه لری کوشی (Larry Kusche) یکی از محققین مشهور در کتاب مشهور بنام راز مثلث برمودا حل شد می‌نویسد: حادثات پیچیده نیستند اما توسط رسانه‌ها و اشخاص احساساتی به‌کرات پیچیده جلوه داده می‌شوند(3).
بعضی از نظریات مشهور در مورد مثلث برمودا قرار ذیل است:
-
علمای قدیم پسند نصاری به این عقیده هستند که این ساحه دروازه دوزخ است.
-
بعضی‌ها عمق زیاد آب را دلیل این حادثات می‌دانند.
-
گروهی میگویند که داخل آب این مناطق طوفان‌های شدید واقع می‌شوند که سبب حادثات می‌گردد.
-
بعضی وقوع زلزله‌ها در تحت آب‌ها را مسئول حادثات می‌دانند.
-
نیروی دریای امریکا و بعضی محققین بدین باور هستند که این مناطق شامل موج‌های الکترومقناطیسی هستند که توان آن هزاران چند بیشتر از توان کشتی‌ها است و به همین ملحوظ قطب‌نماها هم در اینجا از عملکرد بازمی‌مانند.
-
ساینس‌دانان آن‌را کاملاً یک مسئله ساینسی می‌دانند. بیشتر ساینس‌دانان علت غیب زدن‌ها را امواج نیرنگ آمیز بحری، آب‌وهوای نامناسب و اشتباهات انسانی و تخنیکی می‌دانند. در این منطقه قطب‌نما به‌سوی قطب مغناطیسی شمال به‌عوض قطب جغرافیایی شمال اشاره می‌کند که راه‌یابی را مشکل ساخته و سبب حادثات می‌شود. اد سنیدیکر (Ed Snedeker) می‌نویسد: اتموسفیر بالای مثلث دارای تونل‌های نامرئی است که کشتی‌ها، هواپیماها و مردم را کشانیده و غرق می‌کند(4).
-
داکتر بن کلینل (Ben Clennel) به این عقیده است که موجودیت میتان در رسوبات تحتانی این منطقه کثافت آب را کاهش داده که سبب غرق شدن کشتی‌ها و موجودیت گازات محرق سبب حریق هواپیماها می‌شود(5).
ولی هیچ‌یک از نظریه‌ها به سؤالات مبهم که در اذهان خطور می‌کند جواب قانع‌کننده داده نمی‌تواند، مثلاً اگر عمیق بودن آب سبب این حادثات شود، پس با تکنالوژی کنونی ممکن است به عمیق‌ترین سطح آب دسترسی پیداکرده و بقایای کشتی‌ها و هواپیماهای گم‌شده را دریافت، اگر طوفان‌ها سبب می‌شوند پس چرا اکثر این حادثات زمانی به وقوع پیوسته اند که وضعیت آب‌وهوا کاملاً عادی بوده است وبالآخره نظریه‌ی ساینسی را محققی بنام گیان قواسر (Gian Quasar) چنین رد می‌کند: کوشش‌های منطقی برای رد مرموز بودن این ساحه و جا دادن آن در قالب ساینس ناکام است، زیرا دلیل تغییر قطب‌نماها غلط بوده چون این تغییر تنها مختص این منطقه نمی‌باشد و همچنان تئوری موجودیت گاز میتان غلط است زیرا در این منطقه ذخایر گازی بزرگ وجود ندارد(6).
باوجود غیر کافی بودن نظریات داده‌شده، چیزی که روشن و واضح است موجودیت یک قوۀ بزرگ در این ساحات می‌باشد که سبب این حادثات می‌شود. طوری معلوم می‌شود که این قوت در کنترول شخصی و یا اشخاصی هست زیرا اکثراً کشتی‌ها و هواپیماهای که با از دست دادن مسافرین به سواحل رسیده‌اند بدون اینکه اشیاء موجود در آن بیجا شوند به‌طور طبیعی رسیده‌اند و اکثر مسافرینی که بدوند کشتی‌ها رسیده‌اند چیزی از حادثه به یاد نمی‌آورند.
تکنالوژی های را که امروز ما می‌بینیم سال‌ها پیش موجود بوده و کسی از موجودیت تکنالوژی های بسیار پیشرفته که حتی تصورش تنها در افلام هالیوودی ممکن می‌شود انکار کند و یکی از این تکنالوژی ها را می‌توان بشقاب‌پرنده‌ها نامید که برای جهانیان به‌حیث وسایل حمل‌ونقل موجودات فرازمینی تزریق‌شده است، چنانچه سازمان جاسوسی امریکا سی آی ای در اواخر سال 2015م اعتراف کرد که بیشتر از نصف مشاهدات بشقاب‌پرنده‌ها که رسانه‌ها را در دهه‌های 5 و 6 قرن 20 مشغول خویش ساخته بود، هواپیماهای جاسوسی این سازمان بوده است(7) و اسناد غیر محرم شدۀ جدید این سازمان درحالی‌که موجودیت این پرنده‌های ناشناس را می‌پذیرد می‌گوید که این بشقاب‌پرنده‌ها هیچ خطر به امنیت ملی امریکا نداشته‌اند زیرا ضبط پرواز آن‌ها خارج از زمین وجود ندارد(8). نقطۀ درخور توجه این است که بشقاب‌پرنده‌ها بیش از همه‌جا در منطقۀ مثلث برمودا و اژدها دیده‌شده‌اند و حتی شواهد وجود دارد که مردم بشقاب‌پرنده‌ها را در موقع داخل شدن در آب‌های این مناطق دیده‌اند. بعضی محققین از نشست این بشقاب‌پرنده‌ها در پایگاه‌های نظامی امریکا یادکرده‌اند و نظر به اقرار نظامیان امریکا گفته‌اند که حتی رؤسای جمهور امریکا باسرنشینان این بشقاب‌پرنده‌ها (که محققین آن‌ها را موجودات فرازمینی میگویند و ما فکر می‌کنیم که آن‌ها مأمورانی بشری هستند که در پایگاه‌های مخفی برای دست‌های نامرئی قدرت کار می‌کنند) ملاقات داشته‌اند(9) .
نظر به شواهد فوق و خاموشی دول بزرگ می‌توان گفت که مثلث برمودا یکی از پناه گاه برای قدرت نامرئی پشت نظم کنونی جهانی است که نظم جهانی دجال بوده و دجال و پیروانش ازاینجا بر حکومت‌های دجالی حکومت می‌کند، زیرا از ارتباط مثلث برمودا با بشقاب‌پرنده‌ها و بشقاب‌پرنده‌ها با ساحه 51 (Area 51) یکی از خفیه‌ترین مراکز تحقیقاتی نظامی جهان در امریکا غیرقابل‌انکار است و لفاظی های چون موجودات فرازمینی و غیره اغواگری و عوام‌فریبی بیش نیست.
و الله (ج) بهتر می‌داند!
منابع:
-
مولانا عمر عاصم؛ برمودا تکون اوردجال؛ صفحه 30
-
احمد حسن الفریونی؛ ترجمه: محمد زین العابدین؛ دجال هتهکندی اور تیسری جنگ عظیم؛ صفحۀ 215
-
Larry Kusche; The Bermuda Triangle Mystery Solved
-
احمد حسن الفریونی؛ ترجمه: محمد زین العابدین؛ دجال هتهکندی اور تیسری جنگ عظیم؛ صفحۀ 207
-
مولانا عمر عاصم؛ برمودا تکون اوردجال؛ صفحه 50
-
Prabhath P; Bermuda Triangle: Energy Field or Time Warp?; (Life Positive)
-
Gregory W. Pedlow and Donald E. Welzenbach; The CIA and the U-2 program, 1954-1974; CIA (1998); pp 72-76
-
CIA releases thousands of top secret UFO files – and reveals chilling ‘alien’ sightings; 26th January 2016 (Daily Star) and REVEALED: Millions of bombshell CIA UFO files come out TODAY; 18th January 2017 (Daily Star)
-
Brad Steiger, Sherry Hansen Steiger; Real Aliens, Space Beings, and Creatures from Other Worlds; pp 25-218
