اجتماعی اسلامی

تو همراه آنی که دوستش داری

نوشته شده توسط محمد مصطفی نعیمی

تو همراه آنی که دوستش داری[i]! جدا از ارزش ذاتی، ارزش داشتنی‌هایمان به اندازۀ دوستی و محبت‌مان نسبت به آن‌ها است. آنچه را بیشتر دوست می‌داریم برایمان ارزش بیشتری دارد. برای عاشقان، معشوق بیشتر از خودشان مهم است. بیشترین محبت و دوستی عباد الرحمن با الله متعال است[ii].

این اخلاص، محبت و دوستی همان بُعدی است که ملائک در مورد انسان نمی‌دانستند، آنگاه‌که گفتند آیا کسی را جانشین قرار می‌دهی که خون ریزد و فساد کند[iii]؟ آن‌ها فجور نفس انسان را در مقایسه با جن دیدند، اما تقوا را نه! آنچه را خدای متعال می‌دانست، آن‌ها نمی‌دانستند. شاید ملائک نمی‌دانستند که شخصی به نام محمد صلی الله علیه و سلم به دنیا می‌آید که رحمتی برای تمام عالمیان هست، حتی برای فرشتگان[iv]. شاید آن‌ها  نمی‌دانستند که انسان دارای اراده‌ای است که می‌تواند پلیدی‌ها را به نیکی مبدل کند. استفهام آن‌ها شاید حکمتی داشت. حکمتی که ما را به تفکر وادارد تا هدف خلقت خویش را بدانیم؛ هدفی که مأموریت آبادانی این زمین را در بر دارد[v]. هدفی که محبت و شناخت الهی را در بر دارد تا به مقام عبد[vi] برسیم؛ همان مقامی که در آن انجام‌دادن و انجام‌ندادن هر کاری برای رضای الله متعال است[vii].

بله! خدای متعال با سپردن مأموریت بزرگ ما را کرامت بخشید. ما را خلیفه ساخت تا نسلی نیکو را جانشین خویش کنیم؛ خلف نیکوکاری در دامان خویش توسط دانش و راهنمایی درست، چه با اعمال و چه با گفتار، و با طلب کمک و توفیق از الله متعال و استفاده از تجربه‌های گذشته خصوصاً از راه و روش پیامبر گرامی صلی الله علیه و سلم، بپروریم.

با این حال که محبوب چنان محبت بزرگی نسبت به ما دارد، مگر ممکن است خویش را به راه حق ( راه محبوب) بخوانیم و داد از به راه راست (راه همان محبوب) بودن بزنیم، آنگاه‌که خلاف رضای معشوق حقیقی عمل می‌کنیم. چگونه ممکن است جان کسان را به حیث خلق کرده‌های محبوب و دوست‌داشتنی‌های محبوب، بدون حق و گناهی بستانیم و فساد را پیشه کنیم ولی باز هم خویشتن را مصلح بخوانیم؟ جز این نیست که این گونه انسان‌ها به تعبیر آیه‌های 8 الی 16 سوره بقره  نشانه‌های نفاق دارند[viii].

لحظه‌ها می‌گذرد و ما تصرفی در کنترل زمان نداریم، اما می‌توانیم با محبت و دوستی از عبث گذشتن لحظه‌ها جلوگیری کنیم و اصلی‌ترین وظیفه خویش را انجام دهیم. از برادرم هدایت الله ذاهب مفهوم آیه‌ای کریمه در مورد محسنان (این‌گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم[ix]) را آموختم. چه بسا کسانی که دارای قدرت فراوان و ثروت‌های انبوه بودند ولی امروز جز با بدی یاد نمی‌شوند و یا حتی فراموش‌شده‌اند و چه بسا کسانی بوده‌اند که فقیرانه و یا هم در نعمات الهی زیسته‌اند، اما امروز هرگاه نامی از ایشان برده می‌شود می‌گوییم سلام، رحمت و برکت الله متعال بالایشان باد و با دعای نیک از ایشان نام می‌بریم. این به سبب نیکوکاری و احسانشان بود؛ نه فقط به خاطر داشتن جاه، جلال، مال و قدرت. بدون شک، این پاداشی بزرگ است نیکوکاران را. یک نشانه‌ای این پاداش، نام نیک ایشان پس از گذشت مدت‌های طولانی است، وگرنه بسیاری بوده‌اند که در زمان خویش شهره‌ای خاص و عام بوده اند، ولی امروز نامی از ایشان برده نمی‌شود.

پس بکوشیم سبب نیکی و راحتی برای دیگران باشیم؛ مانند صهیب رومی رضی‌الله‌عنه که پیامبر تجارتش را پرسود خواند[x] آنگاه‌که ثروتش را برای رضای خداوند رها کرد[xi].

مانند فاطمه سمرقندی باشیم، کسی که اولین دانشگاه را ساخت و در طول ساخت این مکان علمی روزه‌دار بود، تا شاید که این مکان برای همه پرمنفعت باشد. مانند عطر که خود را میفشاند برای دیگران تا آن‌ها لذت برند.

این چنین زنان و مردان تنها در محبت با الله سبحانه و تعالی و با خلق او می‌تواند پرورش یابند. زنان مُحِب و متقی بیشتر از مردان معطر اند. این گونه زنان که در خدمت به خلق الله و در محبت الله شب و روز سپری می‌کنند، مانند عطرند و از این‌روست که رسول مقبول صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند: (حُبّبَ إِلَيَّ مِنْ دنياكُمُ النّساءُ والطيبُ وجُعِلَتْ قرةُ عينِي في الصّلاةِ)[xii] و به همین خاطر است که بهشت زیر پای مادران است[xiii]. آنان که بار اول در رحم خویش که مشتق از نام پروردگار است ما را با محبت پرورش می‌دهند، و در طول زندگی‌مان همیشه برایمان داشته‌ها و خواسته‌های خویش را ایثار می‌کنند.

چه بگویم از محبت؟ جز محبت هیچ داشته‌ و امیدی به جوی نیرزد. ازاین‌رو باید، دوست بداریم که دوست داشتن برای رضای الله متعال نشانه‌ی ایمان است. دوستی برای رضای الله متعال شما را زیر سایه رحمت ‌الله سبحانه و تعالی قرار می‌دهد[xiv]؛ در روزی که هیچ سایه‌ای به‌جز آن سایه وجود ندارد.

آن‌چنان بزییم که اطرافیانمان با بودن در کنارمان احساس آرامش کنند نه ترس. مگر نه چنین است که رسول گرامی‌مان صلی الله علیه وسلم فرموده‌اند: مسلمان کسی است که سایرین از گزند زبان و دست وی در امان باشند[xv]. رسول اکرم صلی الله علیه و سلم را دوست بداریم که دوست داشتن وی دوست داشتن الله متعال است، و بدون دوستی وی ایمان نا تکمیل[xvi].

خداوند سبحانه و تعالی داناتر است.

نوت: موارد منسوب به آیه‌ها و احادیث مفهوم آن‌ها است که نویسنده نوشته است نه ترجمه لفظی آن‌ها.

لینک‌های مفید برای خواننده‌ای گرامی:

  1. ده مرحله‌ای محبت از شیخ حمزه یوسف (ویدویو به زبان انگلیسی)
  2. تولد و مرگ جبرئیل علیه السلام (ویدیو به زبان انگلیسی)
  3. سلسله هفت گروه زیر سایه عرش (ویدیو به زبان فارسی)
  4. پنج سؤال ضروری از شیخ حمزه یوسف (ویدیو به زبان انگلیسی)
  5. چارچوب موفقیت در اسلام از شیخ حمزه یوسف (ویدیو به زبان انگلیسی)

منابع و مأخذ:

[i]. عَنْ ثَابِتٍ ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ ؛أَنَّ رَجُلاً قَالَ : يَا رَسُولَ اللهِ ، مَتَى السَّاعَةُ ؟ قَالَ : وَمَاذَا أَعْدَدْتَ لِلسَّاعَةِ ؟ قَالَ : لاَ، إِلاَّ أَنِّي أُحِبُّ اللهَ وَرَسُولَهُ ، قَالَ : فَإِنَّكَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ.قَالَ أَنَسٌ : فَمَا فَرِحْنَا بِشَيْءٍ ، بَعْدَ الإِسْلاَمِ ، فَرَحَنَا بِقَوْلِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم : إِنَّكَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ.
قَالَ : فَأَنَا أُحِبُّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم، وَأَبَا بَكْرٍ، وَعُمَرَ، وَأَنَا أَرْجُو أَنْ أَكُونَ مَعَهُمْ، لِحُبِّي إِيَّاهُمْ، وَإِنْ كُنْتُ لاَ أَعْمَلْ بِعَمَلِهِمْ.
رواه أحمد (13419 و13886) ، وعَبْد بن حُمَيْد (1296) ، ومُسْلم (7520)

[ii]. سوره البقره آیه 165

[iii]. سوره البقره آیه های 31-33

[iv]. الرّسول (صلی الله علیه و آله) – فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ) رُوِیَ أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ لِجَبْرَئِیلَ (علیه السلام) لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهْ: هَلْ أَصَابَکَ مِنْ هَذِهِ الرَّحْمَهْ شَیْءُ؟ قَالَ: نَعَمْ، إِنِّی کُنْتُ أَخْشَی عَاقِبَهْ الْأَمْرِ فَأَمِنْتُ بِکَ لَمَّا أَثْنَی عَلَیَّ بِقَوْلِهِ ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) -در مورد قول خداوند متعال که فرمود: ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.

(انبیاء/۱۰۷) روایت شده وقتی این آیه نازل شد پیامبر (صلی الله علیه و آله) به جبرئیل فرمود: «آیا از این رحمت به تو نیز چیزی رسیده است»؟ عرض کرد: «بله! من از سرانجام کارم هراس داشتم، وقتی خداوند مرا با این سخن ستود: ذِی قُوَّةٍ عِندَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ من به برکت وجود تو امان یافتم.

بحارالأنوار، ج۱۶، ص۳۰۶/ نورالثقلین

[v]. وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ﴿۶۱﴾

و بسوی قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید، که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک، و اجابت‌کننده (خواسته‌های آنها) است!»

سوره مبارکه هود آیه ۶۱

[vi]. وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (56)
ترجمه : و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند. (56)

سوره ذاریات آیه 56

سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (1)

ترجمه: پاک و منزه است خدایی که در (مبارک) شبی بنده خود (محمّد) را از مسجد حرام (مکّه معظّمه) به مسجد اقصایی که پیرامونش را مبارک و پر نعمت ساختیم سیر داد تا آیات و اسرار غیب خود را به او بنماییم که او (خدا) به حقیقت شنوا و بیناست.(1)

سوره اسراء آیه 1.

[vii]. قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (162)

ترجمه: بگو: همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است.

سوره انعام آیه 162

[viii]. وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (11)

ترجمه: و چون آنان (منافقان) را گویند که فساد در زمین نکنید، گویند: تنها ما کار به صلاح کنیم.

البقره آیه 11

[ix]. سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ (79) إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (80)

ترجمه: سلام و تحیّت بر نوح (خدا پرست) در میان عالمیان باد(79). ما نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم(80).

سوره الصافات آیه‌های (79-80)

در این مورد به آیه‌های ذیل نیز رجوع کنید:

سوره الصافات آیه‌های (104-105)، (120-121)،(130-131) سوره الزمر آیه 34، سوره القصص آیه 14.

[x].   أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الأَزْدِيُّ، حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، أَخْبَرَنَا النَّضْرُ، وَرَوْحٌ، وَأَبُو أُسَامَةَ، قَالُوا: حَدَّثَنَا عَوْفُ بْنُ أَبِي جَمِيلَةَ، عَنْ أَبِي عُثْمَانَ النَّهْدِيِّ، أَنَّ صُهَيْبًا حِينَ أَرَادَ الْهِجْرَةَ إِلَى الْمَدِينَةِ، قَالَ لَهُ كُفَّارُ قُرَيْشٍ: أَتَيْتَنَا صُعْلُوكًا، فَكَثُرَ مَالُكَ عِنْدَنَا، وَبَلَغْتَ مَا بَلَغْتَ ثُمَّ تُرِيدُ أَنْ تَخْرُجَ بِنَفْسِكَ وَمَالِكَ، وَاللهِ لاَ يَكُونُ ذَلِكَ. فَقَالَ لَهُمْ: أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَعْطَيْتُكُمْ مَالِي أَتُخَلُّونَ سَبِيلِي؟ فَقَالُوا: نَعَمْ. فَقَالَ: أُشْهِدُكُمْ أَنِّي قَدْ جَعَلْتُ لَهُمْ مَالِي. فَبَلَغَ ذَلِكَ النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم، فَقَالَ: “رَبِحَ صُهَيْبٌ، رَبِحَ صُهَيْبٌ”  ابن حبان (7082)

[xi]. وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ (207)

ترجمه: و بعضی از مردم از جان خود در راه رضای خدا درگذرند؛ و خدا با چنین بندگان رئوف و مهربان است. (207)

سوره البقره آیه 207

[xii]. حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ، مَوْلَى بَنِي هَاشِمٍ حَدَّثَنَا سَلَّامٌ أَبُو الْمُنْذِرِ الْقَارِئُ، حَدَّثَنَا ثَابِتٌ، عَنْ أَنَسٍ، قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حُبِّبَ إِلَيَّ مِنْ الدُّنْيَا النِّسَاءُ وَالطِّيبُ وَجُعِلَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ‏.‏

مسند امام احمد حدیث 11846

[xiii]. عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ جَاهِمَةَ السَّلَمِيِّ ، أَنَّ جَاهِمَةَ رضي الله عنه جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ أَرَدْتُ أَنْ أَغْزُوَ وَقَدْ جِئْتُ أَسْتَشِيرُكَ . فَقَالَ : هَلْ لَكَ مِنْ أُمٍّ ؟ قَالَ نَعَمْ . قَالَ: ( فَالْزَمْهَا فَإِنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ رِجْلَيْهَا ) رواه النسائي (3104) ، وحسنه الألباني .

[xiv]. عن أبي هريرة رضی الله عنه  قال: قال رسول الله ﷺ:  إن الله تعالى يقول يوم القيامة: أين المتحابون بجلالي؟ اليوم أظلهم في ظلي يوم لا ظل إلا ظلي.

مسلم حدیث شماره 20

[xv]. عن عبدالله بن عمرو بن العاص – رضي الله عنهما – عن النبي – صلى الله عليه وسلم – قال: ((المسلم من سلِم المسلمون من لسانه ويده، والمهاجر من هجَر ما نهى الله عنه))؛ متفق عليه
رواه البخاري في الإيمان باب المسلم من سلم المسلمون من لسانه (10) ، والنسائي في الإيمان (4910) ، وأبو داود في الجهاد (2122) ، وأحمد (6515) ، والدارمي في الرقاق (2600)

[xvi]. عن أنس بن مالكٍ رضي الله عنه قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: ((لا يؤمن أحدكم حتى أكون أحبَّ إليه من ولده ووالده والناس أجمعين)).

الحديث أخرجه مسلم، حديث (44)، وأخرجه البخاري في “كتاب الإيمان” “باب حب الرسول صلى الله عليه وسلم من الإيمان” حديث (15)، وأخرجه النسائي في “كتاب الإيمان” “باب علامة الإيمان” حديث (5029)، وأخرجه ابن ماجه في “المقدمة” “باب في الإيمان” حديث (67).

در بارۀ نویسنده

محمد مصطفی نعیمی

پاسخی بگذارید