متفرقه

ملکام اکس وپیام های وی برای ما

نوشته شده توسط Sayed Maysam Tammar

قبل از اینکه به سراغ ملکام اکس برویم ضروری میپندارم که نشنلیزم ( ملى گرایى ) و انواع آن را بدانیم، قابل ذکر هست که در هیچ کتابی از طبقه بندی نشنلیزم چیزی گفته نشده هست و من خود به این موضوع پرداخته ام، که قرار ذیل هست.

ملى گرایى و « نشنلیزم » دو اصطلاح هستند که هم معنا به نظر مى رسد. مترجمان، معمولاً نشنلیزم را به ملى گرایى ترجمه کرده اند؛ چنانچه اصطلاح "Nation" که نشنلیزم از آن مشتق شده است، در فارسى به «ملت» ترجمه شده و ملى گرایى از آن مشتق شده است، و در عربی شعب گفته میشود که آیت ذیل بیان کننده نشنلیزم از دید اسلام است.

Untitled

ترجمه:  ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!

در این آیه کریمه خداوند(ج) از افتخار کردن به قبیله، اصل، نسب و غیره مواردی که در آیه کریمه آمده هست مردم را نهی کرده است. طبعاً، انسانها بالای همدیگر برتری دارند که در این زمینه خداوندتبارک و تعالی فرموده گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست یعنی معیاری دیگر برای برتری جوئی وجود ندارد.

  1. نشنلیزم مطلق و یا ریشه ایاین نوع بدون تحریکات بیرونی از درون شعله ور شده و باعث برتری جوئی بر سایر ملل میشود و نظم عدالت الهی را مورد هدف قرار میدهد، دیگران را زبون تر از خود قرار داده و از آنها بهره کشی میکنند. مثل، سفید پوست های امریکا که ملت سیاه پوست را بخاطر اینکه خداوند(ج) آنها را سیاه خلق نموده هست مورد بهره کشی قرار داده بودند و داده اند.
  2. نشنلیزم دفاعیاین نوع را اصولاً نمیتوانیم نشنلیزم بنامیم و مردم آن را نشنلیست. چرا که، این مکتب در موجودیت مکتب فوق (نشنلیزم مطلق و یا ریشه ایبه وجود می آید، و هدف اصلی آن برطرف کردن ظلم، ستم، بی عدالتی، نژاد پرستی و غیره موارد میباشد. معمولاً در این بخش مردمان پر نفوس ولی تهی دست وجود دارند و برای ارزش های ملت خویش در مقابل جباران ایستاده گی میکنند، که این مردمان را من دوست دارم مجاهدین نام نهم. بطور مثال، ملت هائی که در مقابل صهیونیست ها برخواسته اند را گونه ای که نشنلیزم را تعریف کرده اند، نشنلیست بگوئیم، جفائی بس بزرگ در حق این ملت ها نموده ایم و ملکام اکس هم یکی از همین مردم بود.

زندگی و حرکت ملکام اکس: ملکام اکس یا حاجی مالک شبّاز به انگلیسی   Malcolm Xمتولد 1925 ایالت نبراسکا و بزرگترین مدافع حقوق سیاه پوستان آمریکائی بود. او شاید اولین شخص در روی زمین باشد که پس از نام خود حرف اکس را اضافه کرده است، و این کار او یک پیام بزرگ و قوی برای غلام سازان امریکایی بود که حتی میخواستند نام اورا نیز به سرقت ببرند و او را نیز کاپی خود بسازند. دوران کودکی را در فقر و یتیمی سپری کرد. 13 سال داشت که پدرش را از دست داد، پدرش کشیش بود و برای آزادی حقوق سیاه پوستان کار میکرد. بعد از مرگ پدرش، مادرش در شفاخانه روانی بستر شد، و ملکام اکس یتیم شامل پرورشگاه شد. در طفولیت او وکالت را دوست داشت، و با وجود اینکه او در صنف شاگرد لایق و برجسته ای بود باز هم دید نژاد پرستانه ای اطرافیانش نسبت به او تغییر نکرد، و به او هنگام ورود در صنف لقب "کاکا سیاه " را داده بودند. وقتی با استادان مشورت میکرد به مشکل مشابه حتی به مراتب درد آور تر روبرو میشد. او دورۀ اول تحصيلات مکتب را با موفقيت و در زمرۀ بهترين شاگردان به پايان رسانید، و در حالی‌که آرزوی تحصيل در رشتۀ حقوق و وكيل شدن را در سر می‌پروراند، يكی از معلمانش كه اتفاقاً روابط خوبی هم با ملکام داشت به او گفت؛ که اين آرزو برای يك سياه‌پوست چندان واقع‌گرايانه نيست و با این حرف استادش چشمۀ اميد ملکام خشكيد.

Malkam

 از این وقت به بعد راهی ايالت ماساچوست شد و به کارهای متفاوتی دست زد، که به هیچ کدام پایان نداد. در سال ۱۹۴۰، زمانی‌كه ملکام پانزده سال بيشتر نداشت، راهی هارلم در نيويورك شد و تصمیم گرفت آزاد باشد و هرگونه قید و بندی را از پای خود گشود. او غلامان را به دو دسته تقسیم کرده بود؛ غلامان خانگی و غلامان صحرایی. غلام کسی است که آزادی ندارد و اختیارش بدست صاحب او است. غلام خانگی آن است که هم ظاهرآ و هم باطنآ غلام باشد. بطور مثال کشوری، کشور مارا اشغال میکند و کسانیکه با آنها کمک میکند غلام های خانگی اشغالگران هستند. غلامان صحرایی آنهای هستند که ظاهرآ غلام باشند و باطنآ از غلام سازان بد میبرند و آزاد هستند، که غلام سازان از آنها میترسند. ملکام اکس میگفت اگر خانه غلام ساز در آتش سوزی باشد غلام خانگی آتش را خاموش میکند ولی غلام صحرایی میگوید بگذار بسوزد.

 ملکام پس از بازگشت از بوستون هنگامی که برای فروختن یک ساعت دزدی شده به جواهرفروشی رفت، توسط پلیس گرفتار شد و با جستجوی آپارتمان ملکام جواهرات مسروقه و آثار کوچکی از اسلحه پیدا شد که سبب زندان رفتن وی شد. او در زندان با شخصی بنام بیمبی آشنا شد که انسان کتاب خوان بود و ملکام مجذوب او شد. او روزهای سخت زندان را با آموختن می‌گذراند که  نامه برادرش فیلبرت را دریافت، برادش نوشته بود که دین واقعی سیاه پوستان را پیدا کرده و به سازمانی به نام «امت اسلام» پیوسته است.  میلیونری هزاران کتاب کتاب‌خانه‌ اش را وقف زندان کرده بود،  انبوه کتاب‌ها و وقت زیاد، این فرصت را به ملکام داد که زندان را تبدیل به دانشگاهی برای خودسازی کند. آرام آرام دریچه ای بسوی ملکام گشوده شد و پس از آزادی سخنگوی گروه ملت مسلمان و سیاه پوستان شد. تبلیغات او در آمریکا باعث شد تعدادی زیادی به اسلام روی بی آورند.

 وی خطاب به سیاه پوستان میگفت: " زیستن در آمریکا شما را آمریکائی نمیسازد، شما باید یاد بگیرید  که از میوه های آمریکا لذت ببرید، اما شما از میوه ها لذت نبرده اید، شما تنها از خارها و سختی ها لذت برده اید، برای اینکه شما باید سخت تر کار میکردید تا به میوه ها میرسیدید".

MalkamSh

بلاخره با بیتی ازدواج کرد. بیتی که پدر و مادر غیرمسلمان داشت، با مشکلات زیادی برای پیوستن به ملت اسلام رو به رو بود. در نهایت ملکام اکس و بیتی در مراسم سادهء ازدواج کردند. حاصل ازدواجشان شش دختر بود که ملکام فقط چهارتایشان را دید: آتالا، قوبیلا، یاسا و امیلا.

سپس، ملکام به صفر حج رفت و فریضه الهی را ادا کرد. بعد ازین صفر در او تغیرات آمد، که حکایت از دیدن نژاد های مختلف در حلقه اسلام بود. او درک کرد که اسلام یک حقیقت بالاتر است که می‌تواند یک چشم‌آبی و سیاه پوست را با هم برادر کند.او درک کرد که سفیدها به خودی خود بد نیستند و سیاه‌ها به خودی خود خوب. بعد از درک این حقیقت نام خود را به حاجی مالک الشباز تغییر داد و به یک حقیقت تمدن‌ساز و به چیزی فراتر از رنگ و نژاد وابسته شد. پس از حج به بیروت رفت تا سفرش را به نایجریا و گانا و دل آفریقا ادامه دهد.

هیچ جا مانند آفریقا از او استقبال نکردند. به او لقب «امُواله» دادند؛ یعنی پسری که به خانه‌اش برگشته است. دیدن یک کشور مستقل سیاه که اداره‌ همه‌ امورشان دست خودشان و نه سفیدهاست، آرزویی بود که می‌توانست در آمریکا متحقق شود. در بازگشت دیگر به سفید ها به صورت نفرت انگیز نگاه نمیکرد. و اینبار برای سفید پوستان نیز تبلیغ میکرد و تلاش برای نزدیکی نژاد ها کرد. با بازگشت به امریکا و رنگ و بوى متفاوت سخنرانى‌هایش ماموران اف بى آى او را در لیست ترور خود قرار دادند  در۱۴ فبروری ۱۹۶۵ بمبی در منزل محل اقامت ملکام، بیتی و چهار دخترشان منفجر شد كه به هيچ يك از آنان آسيبی وارد نشد و بلاخره تنها هفت روز بعد، در ۲۱ فبروری ۱۹۶۵ هنگامی‌كه او در يكي از سالن‌های اجتماعات منهتن نيويورك سخنرانی می‌کرد سه مرد مسلح، او را از فاصلۀ كم هدف ۱۵ گلوله قرار دادند که در راه بیمارستان شهید شد.

خانم ملکام، لوییس فراخان را متهم به قتل شوهرش کرد. چرا که فراخان گفته بود که ما ملکام اکس را یک خایین میدانستیم و همانطور با او برخورد کردیم که با یک خایین برخورد باید میشد. دولت امریکا میخواست که فراخان رهبر سیاه پوستان و مسلمانان امریکایی شود و میخواستند مردم امریکا از اسلام، فقط و فقط نظریات فراخان را بدانند و یا به اصطلاح ساده بگویم دولت امریکا به حیث رهبر مسلمانان یک مرد هیولا مانند میخواستند و دولت امریکا برای تطبیق اجندا های خویش همیشه به این هیولا ها ضرورت دارد مانند داعش، اسامه بن لادن و غیره. بسیار امکان دارد که برای ازبین بردن ملکام اکس و رهبر شدن فراه خان، او و دولت امریکا معاهده ازبین بردن ملکام را امضا کرده باشند و یا اف بی آی بدون اطلاع وی، برای رهبر شدن او نا آگاهانه کمک کرده و ملکام را شهید ساخته باشد. او خود را فامیل خود را و همه چیز خود را در راه خدا(ج) قربانی کرد و هیچ گاه به سیستم غلام ساز امریکا سرخم نکرد.

 تلاش های وی موجب افزایش مسلمانان از 500 نفر در سال 1952 به 30 هزار نفر در 1963 رسید.

پیام تنها این نیست که ملکام یک مرد آزادی خواه بود، او به هیچ قیمت قابل خرید نبود، او مرد خداپرست و شجاع بود، بلکه، او کسی بود که حالات زمان را درک کرده بود، میدانست و بینش خوب از دوست و دشمن داشت و با تدبیر خاص با آنها مبارزه میکرد. حالا هم یک مغز متفکر هست که میخواهد دنیا را از بیت المقدس کنترول کند که خود را عیسی مسیح معرفی خواهد کرد. بر ما است که، بر علاوه داشتن حس آزادی خواهی، خداپرستی و شجاعت بینش و دانش خود را در مورد جهان امروزی و فتنه های امروزی دجال بی افزاییم.

روحش شاد یادش گرامی باد. اگر میخواهید موضوعات جالب مارا بخوانید از صفحه انترنتی ما همیشه دیدن کرده و صفحه فیسبوک مارا لایک بزنید..

در بارۀ نویسنده

Sayed Maysam Tammar

تبصره ها

  • بسیار عالی برادر اگر میشود در رابطه با free masonry اطلاعات زیادتر بدهید .
    تا جامعه دجالیه را همه بشناسند و ناخدا گاه به دام شیطان پرستان نیفتن. .

  • مرسی خیلی مطلب خوبی بود . خیلی وقت بود دنبال ی مطلب جامع راجب ایشون میگشتم❤

  • ممنون بابت همه زحماتتان
    الله اجر فراوان نصیب تان کنه و از شما قبول و مقبول بگردانه اعمالتانه
    الله ازیتان راضی باشه.

برای محمد صادق پاسخی بگذاریدلغو پاسخ