در نوشته های رسانه ای باید محتاط سه چیز باشیم که بسیار مهم است:
1. سرعت: البته سرعت کار
2. دقت: بسیار باید محتاط باشیم تا موضوعی را به نشر نرسانیم که بعداٌ خود را زیر سوال ببریم.
3. موثق بودن موضوع: بسیار کوشش کنیم تا موضوع را که از یک رسانه به نشر میرسانیم موثق باشد، منبع داشته باشد و موضوع نباید بدون منبع باشد.
موضوع که ما امروز روی آن بحث می کنیم نقش رسانه های اجتماعی در افغانستان است و اعضای تیم ما گزینۀ مثبت یا نقش مثبت و منفی رسانه های اجتماعی در افغانستان را انتخاب نموده است.
نقش رسانه های اجتماعی در تمامی ساحات بخصوص حکومت و مردم خیلی موثر و پر رنگ است، که نمیتوان کارکرد آن را نادیده گرفت، این سایت ها در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی افراد در سطح کشور حتآ در سطح بین الملل تاثیر گذار اند. به همین دلیل در حال گسترش هستند، و در آینده های نزدیک به مراتب نقش بیشتر و مهمتر را در زندگی بازی خواهند کرد.از این رو شبکه های اجتماعی نقش غیر قابل انکار، مهم و تاثیر گذار در دنیای امروز به ویژه در دنیای دیجیتال دارد. بیایید از نحوه استفاده و دست آورد های شبکه های اجتماعی در سایر کشور ها اغاز کنیم.
بهار عرب: که منجر به انقلاب بزرگ در مصر، تونس،لیبیا و مناطق دیگر شد! زنگ آغازش در همین شبکه های اجتماعی نواخته شد. فاجعۀ دیگری که بسیار مهم است و به افراد دیموکرات دست آورد بزرگ بود، مسیُله اوکراین بود که با بلند نمودن صدا در اوکراین به ضد دولت، که منجر به جدایی کریمیه از اوکراین گردید و زنگ آغاز اش در همین صفحات اجتماعی نواخته شد.
امریکا: در امریکای که یکی از ابر قدرت های جهان امروز است، به خاطر کشته شدن یک سیاه پوست امریکا یی توسط پولیس، از طرف مردم عام تظاهرات میلونی راه اندازی شد، و مردم از روی فراخوان های شبکه های اجتماعی اطلاع دهی شدند که در تظاهرات اشتراک کرده و مظاهره مذکور فقط به نام عدالت و تبعیض شکنی علیه سیاه پوستان بود، چون حقوق سیاه پوستان در امریکا پایمال می شد. مردم از هر نژاد و قبیله در آن اشتراک کرده بودند. خواست آنها فقط تبعیض شکنی بود. نا گفته نه ماند که دست آورد مثبت از این گردهمای داشتن که از آن به بعد رویه امریکایی ها با سیاه پوستان کاملآ تغیر کرد.
افغانستان: افغانستان که یک جغرافیایی جنگ زده است و بیش از 36 سال میشود که درآن جنگ سرد و گرم وجود دارد، و به همین دلیل از بیشتر تکنالوژی ها و پیشرفت ها عقب مانده است، ولی باز هم از رسانه های اجتماعی استفاده ژرف صورت می گیرد، و دست آورد های چشم گیر از این رسانه ها داریم، که ما همه شاهد آن هستیم.
مثلأ چند فاجعه که در این اواخر رخ داد:
در بدخشان…..
پنجشیر….
کندز….
و مهمتر از همه در انتخابات رسانه های اجتماعی رول مهم را بازی نموده اند. راه بسیار ساده و آسان را به کاندیدان باز نمود، که با استفاده از این رسانه ها در وقت بسیار کم تمام برنامه های که داشتن با شهروندان شریک ساختند و راه را به شهروندان آسان ساخته تا در روند رای دهی برنامه موثر و انتخاب دقیق داشته باشن.
1. تاثیر گذاری بر عملکرد های دولت البته اگر مثب باشد یا منفی و در بسیار موارد عملکرد منفی اش حتا دوباره توسط نقادان رسانه های اجتماعی دوباره اصلاح میشود و عملکرد خود را حکومت تغییر میدهد.
2. شکل گیری حرکتهای هزار نفری در عرصه مبارزات مدنی و دادخواهی های بزرگ و نتیجۀ مثبت گرفتن از دادخواهی ها
3. شکل گیری و تنظیم گروه ها جهت تغییر و لابی برای برنامه های خاص از جمله تطبیق و تعدیل و حتا تصویب قوانین و به کار گماشتن افراد در موقف های مختلف …..
4. نهادینه شدن دیموکراسی و مولفه های آن توسط نشر نظریات و کمپاین برای آن.
5. اگاهی یافتن اکثر کاربران از برنامه های مدنی حقوق بشری ، و دیموکراسی.
6. زود بسیج شدن شهروندان برای برنامه های مختلف اموزشی و دادخواهی.
7. وادار ساختن مقامات به عمل کرد درست.
8. ارتباط بر قرار گردن جوانان با هم فکران شان.
9. افشا ساختن فساد اداری و جلوگیری از فساد.
10. مطرح شدن دانشمندان مختلف توسط ارائه نظریات و دیدگاه های معتبر شان.
11. بازار یابی برای برنامه های اموزشی، مراکز آموزشی ، و برنامه های تولیدی شرکت های تولیدی و برنامه های تفریحی یا سیاسی رسانه های دیداری و حتا فروشنده ها.
نتیجه گیری می کنیم:-
بنآ بر تعاریف رسانه در سه مورد باید بسیار جدی و مسوول برخودر کنیم
سرعت کار ما باید فوق العاده باشد.
دقت داشت باشیم روی کارکرد ما.
موثق بودن موضوع که بسیار به شخصیت ما مهم است، چون مسیَله اعتبار و بدست آوردن اعتبار به بار اول شاید هم مشکل نباشد ولی یک بار اگر از دست رفت باز بدست آوردن آن ناممکن خواهد بود.
تاثیرات رسانه های اجتماعی بالای دولت:
تاثیر گزاری بر عمل کرد های دولت البته اکر مثب باشد یا منفی و در بسیار موارد عملکرد منفی اش حتا دوباره توسط نقادان رسانه های اجتماعی دوباره اصلاح میشود و عملکرد خود را حکومت تغییر میدهد
افشا ساختن فساد اداری و جلوگیری از فساد.
مطرح شدن دانشمندان مختلف توسط ارائۀ نظریات و دیدگاه های معتبر شان.
شکل گیری حرکتهای هزار نفری در عرصه مبارزات مدنی و دادخواهی های بزرگ و نتیجه مثبت گرفتن از دادخواهی ها.
در پایان می خواهم یک پیام کوتاه داشته باشم: همه صدا بلند می کنیم که از این به بعد همه موارد منفی را به مثبت مبدل ساخته و از ریختن آب به آسیاب دشمن و از تبلیغ به مفاد دشمن خود داری می کنیم.
پیام تیم مبارزه (این بخش را نویسنده محترم ننوشته است):
برادران و خواهران مسلمان. ما از هر سو تحت بمبارد ذهنی و معلوماتی قرار داریم. رسانه های بزرگ جهان با معلومات ساختۀ خود، میخواهند اذهان مارا به سوی سیاست های وارداتی ببرند. برای ما صدا زده میشود که حکومت مردم برای مردم، درحالیکه ما میدانیم که در انتخابات اگر پول، قدرت و لابی غرب را نداشتی برنده نخواهی شد و این بزرگترین فریب است که برای ما بنام دموکراسی، جامعه مدنی و حقوق بشر ترزیق میشود، و درحقیقت حکومت غرب، توسط غلامان غرب بالای مردم مظلوم است. برای درک مسایَل ضرورت به دوکتورا ندارید، فقط فکر کرده و دور از رسانه های جمعی مسایل را بررسی کنید و حقایق را به مردم برسانید و این مسیَولیت همه ما است. برای ما به حیث مسلمانان بهترین سیستم اقتصادی و سیاسی داده شده است و آن سیستم اسلامی است. پس بیایید دست بدست هم داده و از سلاح که برای از بین بردن نور الله(ج) ساخته اند به علیه خود شیاطین استفاده کرده و حقایق را بررسی و اطلاع رسانی کنیم و این مسیَولیت همه ما است.
سپاس گذارم از توجه شما.
بهترین سیستم سیاسی و اقتصادی!! کارنامه این بهترین سیستم سیاسی! با فوت محمد نبرد قدرت شعله کشید. اول در مورد جانشین یا خلیفه و یا امام و یا … که بعد از هزار و چهارصد سال هنوز هر روز در جوامع مسلمان شاهد وحشیانه ترین کشتارها هستیم. جنگ شیعه و سنی که از پاکستان و یمن و عراق و لبنان و سوریه و … در جریان است. ماجرای مرگ عثمان و همینطور جنگ علی با معاویه و کشتن و سر بریدن نوه محمد بوسیله لشکر یزید و جنگ جمل و هزاران کشت و کشتاری که تا به امروز ادامه دارد. حکومت مدرن ! بهترین! طالبان که تجربه شد و هر روز هم از توحش حکومت اسلامی در عراق خبرهای موثقی میرسد.بکوحرام و القاعده و ده ها مدعی حکومت هم که معرف حضور همه هست. منظور شما از این بهترین کدام است؟ این چه بهترینی است که طی هزار و چهارصد سال نتوانسته نمونه موفق و با ثباتی از خود نشان دهد؟ حکومت ایران رو که نمونه بسیار تعدیل شده است همه شاهد هستیم. پس منظور شما کدام بهترین است؟ کدام بهترین ؟ مکانیزم تحلیل و استنتاج منطقی در مغز شما از کار افتاده. و این تقصیر پدر و مادرها و کلا جوامعی است که قبل از بلوغ فکری کودک و پیدا کردن توانایی دفاع از خود نرمافزارهای ویروسی را در سر کودکان بی گناه پر میکنند. بنظر من مختل کردن توانایی اندیشیدن انسانها بزرگترین جنایت است. اون چیزی که باید جوامع انسانی تصمیم عاجل در موردش بگیرند ممنوع کردن تعلیمات مذهبی به کودکان تا سن 18 سالگی است.
داشته مهم افغانستان این است که میتوانند در هر چهار سال یک بار راس حکومت یعنی بالاترین مقام تصمیم گیرنده کشور را عوض کنند. این مقام میداند که فقط با پول و لابی نمیتواند رای مردم را بدست آورد. فقط و فقط باید مراقب سلامت رای مردم وثبات این سیستم بود بقیه بطور اتوماتیک درست خواهد شد. سیستمهای دمکراتیک کامل هم خالی از ایراد نیستند ولی بحث های مربوط به این موضوعات در این مباحث ابتدائی جایی ندارد.
یک بار باید فکر کرد اون هندویی که معتقد است هر روز اگر از ادرار یا شاش گاو مقدس بخورد مریض نخواهد شد و یا اون یهودی که معتقد است اسرائیل بزرگ را باید بسازد و یا اون انتحاری که با انفجار خودش باعث مرگ خود و دیگران میشود. آن سنی وهابی که معتقد است با کشتن هفت شیعه به بهشت میرود و اون شیعه ای که اعتقاد دارد با زدن به سر و بدن خودش با قمه و شمشیر در روز عاشورا به بهشت خواهد رفت.این اعتقادات رو از کجا آوردند؟! آیا با تفکر منطقی به اینها رسیده اند یا با تولد در جغرافیا و خانواده خاص؟ یعنی اونکه خودش رو منفجر میکنه نه برای اینه که با تحلیل منطقی به این نتیجه رسیده بلکه فقط برای اینه که در دوران کودکی اینها رو توی مغزش گذاشتند. آیا واقعا جای تاسف نداره که یک انسان با توانایی بالای مغزی اینطور به یک ماشین ابتدایی تبدیل بشه؟
جوامع انسانی با این سیستمهای ویروسی چکار باید بکنند؟ برخی از این ویروسها زیاد فعال نیستند و بعضی فقط به خود سیستم آسیب میزنند ولی بعضی از این ویروسها خود و سیستمهای دیگر را هم تخریب میکنند. آیا باید این سیستمهای آلوده و ومخرب رو خاموش کرد؟ یا آیا امکان این هست که آنتی ویروسی ساخته بشه تا این سیستمها رو از آلودگی پاک کنه؟ من شخصا امیدی به پاک شدن سیستمهای ویروسی ندارم. همینطور که امید کمی به بهبود یک معتاد مواد مخدر است. بنظر من باید اول بطور محکم مقابل آلوده شدن سیستمهای جدید رو گرفت . و سپس قرنطینه ای برای سیستمهای آلوده ایجاد کرد که حداقل نتوانند به دیگران آسیب برسانند تا زمانی که عمر طبیعی اونها تموم بشه.