- از جمله ده پولدارترین مرد دنیا در سال 2015، هفت آن از ایالات متحده امریکا میباشد.
- تقریباً 70 فیصد سرمایۀ دنیا نزد غربیان (اروپا و امریکا) میباشد، درحالیکه چین و هندوستان با داشتن بیشترین نفوس دارندۀ 10 فیصد سرمایۀ دنیا هستند.
- 1 فیصد مردم از 81 فیصد سرمایۀ دنیا لذت میبرند و 99.9 فیصد مردم دنبال 19 فیصد سرمایۀ باقیمانده سرگردان هستند.
در سرزمین ما (افغانستان) که بیشتر از 99 فیصد از جمعیت اش را مسلمانان تشکیل میدهند، بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی تقریباً 99 فیصد از بانک ها بصورت سیستم سودی فعالیت های خویش را آغاز کردند، که کمتر و حتی هیچ صدائی بر ضد این کار مضحک و بیشرمانه از طرف قلم به دستان، محصلین، روشن ضمیران و علمای دین بلند نشد. علت این خاموشی کر کننده واضح است، همه میدانیم که پول چه معجزه ها که نمیکند.
فکر میکردم، که شاید تنها در همین سطح بانهادینه ساختن نهاد های سودخوری قناعت کرده باشند، اما دیدم نَه، نصاب درسی اکثر پوهنتون ها به سیستم امریکائی و اروپائی ساخته شده که به طور بسیار بی شرمانه سیستم سودی ملی و بین المللی را برای مردم ما که تازه از جنگ 30 ساله نفسی نسبتاً راحت را میکشند، تدریس میکنند. بخصوص در بخش های تخصصی مالی وبانکداری (Specialization on Finance and Banking) یا در رشتۀ جداگانۀ بنام (Bachelor of Science in Finance) که معنی لیسانس در علم مالی را میدهد و خودم نیز در همین رشته تحصیل کرده ام، سیستم اقتصاد سودخوری مورد تدریس قرار گرفته میشود. در اواخر تکمیل تدریس که دروس سمستر آخر را مطالعه میکردم، متوجه شدم که کلمه سود/ Interest برای من وهمصنفانم آنقدر عادی به نظر میرسد که گاه گاهی فکر میکنم، سود خوری هیچ مشکلی ندارد ومتأسفانه شاهد این هستم که مردم ما بصورت سیل آسا به سوی گرفتن و دادن سود به طرف بانکها میشتابند، حتی اگر سؤال کنی چرا سود میگیری؟ میگویند: حالا که سود میدهد خوب چرا نگیری و یا میگویند از اینکه پول در خانه باشد در بانک باشد و از آن سود استخراج شود بهتر است! و یا اگر کمی با سویه تر و به گفته خودش روشن فکر تر بود! حتماً این گفته ها را به تمسخر میگیرد. بانک ها هم با تبلیغات دروغینی، مانند بانک داری اسلامی، میگویند که این Deposit ها اسلامی هستند و ما، شما را به این و آن سرمایه گذاری ها شریک میکنیم مردم ما را فریب داده و آنها را به طرف سود خوری سوق میدهند. بطور خلاصه برای هموطنانم باید بگویم آن سرمایه گذاری که در نقص و فایده اش هر دو جانب قرارداد کننده شریک نباشد، سرمایه گذاری سودی هست، و عاملان آن به جنگ باخداوند بزرگ برخواسته اند.
اسلام و احکام آن در مورد سود
حتماً، به همه به صورت آشکارا، حکم حرمت (نهی) سود معلوم است، اما ما خواستیم تا در این مورد بیشتر بپردازیم تا این مسئله همچون دیگر مسائل سطحی برداشت نشود. (آیۀ ۲۷۵، ۲۷۸ و ۲۷۹ سورۀ بقره و سورۀ آل عمران آیۀ ۱۳۰، ۱۳۱)
عملکرد های پیامبر(ص) نیز در برخورد با مسئله ربا (سود)، از تحریم آن در سالهای نخستین بعثت حکایت میکند. پیامبر بزرگوار (ص) در یک حرکت شجاعانه، قرض داریهای ربوی را لغو کرد که از آن جمله، طلبهای ربوی کاکایش (عباس) بود. البته روشن است کاکای پیامبر (ص) که از بزرگان اسلام بود، پس از اسلام آوردن رباخواری نمیکرد. همچنین پیامبر(ص) از اهل ذمّه پیمان گرفت که رباخواری نکنند. چشم دیدهای پیامبر(ص) در شب معراج، درباره عذاب رباخواران و بازگویی آنها برای مسلمانان از دیگر مواردی است که جدیت اسلام در تحریم عمل زشت ربا را بازگو کرده است.
از پیامبر(ص) چنین نقل شده که فرمود:”هنگامی که به معراج رفتم دسته ای را دیدم که به حدی شکم آنان بزرگ بود که هر چه جدیت میکردند برخیزند و راه روند، برای آنان ممکن نبود، و پی درپی به زمین میخوردند، از جبرئیل سؤال کردم، اینها چه افرادی هستند؟ جرمشان چیست؟ جواب داد: اینها ربا (سود) خواران هستند.”
رنج انسانِ های امروز رنج سیستم سرمایه داری هست! سرمایه داری سیستمی هست که همه غلامان و حلقه به گوشان یک تعداد قلیلی از مردم میشوند. این سرمایه داران بزرگ، اقیلت کوچکی را تشکیل میدهند که همانند ما نه کار میکنند ، نه رنج میکشند، نه میخورند و بلآخره زندگی این اقلیت از اکثریت مردم بهتر و آسوده تر هست. تقریباً متباقی بشریت همه و همه برای آنها کار میکنند و در مواردی این اکثریت (بردگان) بخاطر آنها به جان هم می افتند و هم دیگر را قتل میکنند. اکثراً جنگ ها در طول تاریخ به خاطر خواست های این اقلیت بوده است.
اگر این ها در بابل (Babylon) بودند ویا در دیگر نقاط جهان، بردگان شان با هم میجنگیدند. وقتی به مصر میروند در دیگر نقاط جهان نا آرامی و گرسنگی هست و مالیات برای مصر همه ساله جمع میشود، وقتی در روم می روند باز هم از سایر مناطق مالیات جمع میکنند، وقتی در انگلستان هستند، همه در بند بوده و در قلمرو شان آفتاب هم خجالت میکشد تا غروب کند و وقتی در امریکا می آیند همه جا جنگ هست ( هم از نظر نظامی و هم از نظر طبقاتی ) اِلا امریکا؛ این است سرنوشت پلیدِ سرمایه داری که بنیان آنرا سود تشکیل میدهد.
مؤسسات مالی (Financial Institutions)، بانک های مرکزی (Central Banks) که بانک مرکزی ما بنام د افغانستان بانک یاد میشود و پول ذخیره وی ملت مسلمان افغانستان را در بانک های اروپائی به سود سرمایه گذاری نموده است (آلمان، سیویس)، بانک های تجارتی (Commercial Banks)، بازارهای بورس (Stock Exchange Markets) و حتی بازار های تبادل اسعار بین المللی (Money Exchange) همه و همه بدون استثنأ در اکثر کشورهای دنیا و حتی در اکثراً کشور های اسلامی بشمول کشور ما افغانستان به خدمات سودی(ربایی/Interest) پرداخته اند. پس پرده و کنترول کنندۀ همه این کار ها فقط چند خانواده هستند که در صدر شان خانوادۀ راته چایلد (Rothschild Family) قرار دارد. چنانچه می یر راته چایلد (Nathan Mayer Rothschild) بزرگ این خاندان میگوید:“مهم نیست چه عروسکی (گُدی) بر تخت سلطنت انگلیس نشسته است، مهم این است که چه کسی سیستم مالی انگلیس را کنترول میکند و من کنترول کنندۀ سیستم مالی انگلیسی هستم که آفتاب در مستعمره اش غروب نمیکند”. این سیستم مالی چیزی دیگری نیست جز سیستم نوین و بزرگ سودی.
توماس جیفرسون یکی از بنیان گذاران امریکا میگوید:” انستیتیوت های مالی و بانکی، بسیار برای آزادی ما خطر ناک هستند. میتوان گفت یک ارستو کراسی نامرعی بر علیۀ دولت میباشد. باید این قدرت صادر کردن پول از بانک ها گرفته شود تا دوباره به مردم برگشتانده شود.” اینها همه از اثر سود است اگر سود را از سیستم مالی کنونی بکشیم همۀ انستیتیوت های مالی به سقوط مواجه میشوند. این است عظمت و بزرگی دین ما که این پدیده شوم را منع کرده است و حکم حرمت را به آن داده است.
سود در در ادیان و حکومت های غیر اسلامی
یهودیت (تورات)
- افراد ربا خور (سود خور) به مانند متخلفان از آئین کلیمیت (آئین موسی) شناخته میشوند.
- اگر پولی به فقیری از قوم من که همسایه تو باشد قرض دادی، مانند رباخور با او رفتار مکن و سودی از او مگیر.
- غریب را میتوانی به سود قرض بدهی ولی برادر خود را به سود قرض مده تا یهوه، خدایت، در زمینی که برای تصرّفش داخل آن میشوی، تو را به هرچه دستت را بر آن دراز میکنی، برکت دهد.
- همچنین در کتاب مقدّس یهودیان، در سفر نحمیا باب پنج آیه یک تا ۱۲ و سفر حزقیال، باب ۱۸ و سفر مزامیر، مزمور ۱۵ نیز رباخواری حرام دانسته شده است. که یهودیان در دین خداوند خویش (یهوه) تغییر آورده (تحریف کرده اند) و دین را به یک دین نژادی تبدیل کرده اند که حکم فعلی ربا (سود) در دین یهود: ربا دادن و ربا خوردن به هم کیشان در بین قوم یهود حرام و ربا دادن و ربا خوردن بیرون از قوم یهود حلال، پنداشته میشود.
مسیحیت؛ انجیل
در بخش عهد جدید کتاب مقدّس مسیحیان (انجیل) هم، هر چند مانند بخش عهد عتیق آن، آشکارا نسبت به حرام بودن ربا بیانی ندارد، ولی چنان که حضرت مسیح(ع) خود تصریح میکند، آن حضرت برای نسخ (باطل کردن) تورات یا صُحُف انبیای پیشین نیامده است، بلکه آمده است تا آن را تکمیل کند بنابراین امور حرام آئین یهود در مسیحیت هم حرام شمرده میشود و از این رو، عالمان مسیحی هم به حرام بودن ربا پافشاری زیادی میکنند.
با این حال، در انجیل لوقا چنین آمده است: هنگامی که به کسی قرض دادید و انتظار پاداش از او داشتید، چه فضلی و پاداشی برای شما خواهد بود؟… ولی کارهای نیک انجام دهید و قرض بدهید بی آن که در انتظار سود آن باشید چون در این صورت، پاداش بزرگی خواهید داشت.
بزرگان کلیسا و اساساً جامعۀ مسیحیت، اتفاق نظر قاطع دارند که حضرت مسیح (ع) بر تحریم قاطع ربا تأکید کرده است. یکی از اقتصاددانان معروف در توضیح چگونگی برخورد کلیسا با مسئله ربا و بهره گفته است: آنهای که رباخوری میکردند، حق شرکت در مراسم خفتن (عِشا) ربّانی را نداشتند و به مکانهای مذهبی راه نمییافتند حتی اگر رباخوران گناهکار از دنیا میرفتند، اجازه دفن آنها در گورستان مسیحیان صادر نمیشد. هیچ کشیشی صدقۀ رباخوران را نمیپذیرفت و هرگونه رباخوری از نظر آنان، غیرمسیحی به شمار میرفت. البته این مسئله تا عصر رنسان در اروپا درخشیده است و بعد از آن اکثر مردم بی دین شده اند و مقدسات شان را فراموش کرده و نام خویش را روشن فکر گذاشتند، و خود به دست خود خود را در سیاه چال های سرمایه داری مدفون کردند.
یونان، روم حجازِ جاهلیت؛ حکومتی بدون دست اندر کار بودن دین و شریعت الهی
یونانیهای باستان هم به دست آوردن درآمد از راه داد و ستدهای رِبَوی (سودی) را امری غیرطبیعی میدانستند؛ چون معتقد بودند پول برای عوض کردن کالاها با یکدیگر قرارداد شده و نقش واسطه دارد، نه این که با خود پول بتوانیم پول تولید کنیم به همین دلیل فیلسوفان یونانی مردم را از داد و ستدهای رِبَوی نهی میکردند؛ بنا بر اطلاعات موجود، افلاطون و ارسطو در تحریم ربا پافشاری میکردند، چون آن را وسیله کثیفی برای به دست آوردن درآمد میدانستند و از سوی دیگر، بر این عقیده بودند که ربا سبب ایجاد فاصلۀ طبقاتی میان فقیران و ثروتمندان میشود و به فروپاشی حکومت میانجامد.
رومیها هم مثل یونانیها ربا را ممنوع میدانستند و دیدگاه هایی مانند آرای یونانی از سوی نویسندگان روم مثل سیسرو، کاتیو و سنیکا ارائه شده است.
در حجاز دوران جاهلیت، هم هرچند رباخوری رایج بود، ولی مردم درآمد از راه ربا را درآمدی ناشایست میپنداشتند. وقتی در سال پنجم قبل از بعثت، قریش به بازسازی کعبه تصمیم گرفت، حتی ابولهب (که به عنوان رباخوری بزرگ در بین مسلمانان شهرت دارد) گفته بود: کسانی که میخواهند در بازسازی کعبه شرکت کنند از مال حلال خود هزینه کنند و دارایی هایی را که از راه ستم یا ربا به دست آورده اند، در بازسازی کعبه مصرف نکنند.
دلایلی علمی که بر زشتی، حرام و بَد بودن ربا دلالت میکند
- پول مؤلد (تولید کننده) ثروت نیست؛ با تبادل پول با پول هیچ حرکت بنیادی اقتصادی صورت نمیگیرد، هیچ کارخانۀ تولیدی به کار نمی افتد وهیچ خدمتی برای بشریت صورت نمیگیرد، فقط زمینه را برای استسمار اشخاص توسط پول داران محیا میسازد.
- مبادلۀ پول با پول باعث بوجود آمدن طبقات ( سرمایه دارها و طبقه کارگر و زحمت کش ) در جامعه میشود، که سود دهنده گان کاری را انجام نمیدهند و این فقط پول هست که به جای آنها کار میکند که در واقع شیرۀ مردم را به این گونه میکشند، همانند گاو ها که در خدمت انسان هست.
- منافع و ضرر در سود یک جانبه بوده، سود دهنده اگر سود گیرنده فایده کند یا نقص فیصدی سودش را میگیرد، این در حالی است که امکان مفاد و ضرر را در هر تجارتی به وضوح میتوان دید.
- “سود بهرۀ زمان است! یعنی سود گیرنده زمان را میفروشد و چون زمان متعلق به خدا است قرض دهنده حق گرفتن سود را ندارد.” {سن توما؛کشیش کلیسا}
- کسی که سود میگیرد راضی به پرداخت آن نیست؛ چون شخص سود گیرنده مجبور است، بناءً این کار از نظر اصول انسانی درست نیست که از مجبوریت یک انسان سوء استفاده شود.