اجتماعی اسلامی

هویت ما چه باشد؛ ملیت، ملت و یا امت؟

نوشته شده توسط Mohammad Abbas

در واقع اینها اصطلاحاتی اند که توان جمع آوری افراد بشر را زیر چتر واحد با افکاری مملو از احساسات شان دارند. ملیت، ملت و امت در همه ادوار تاریخ، تعداد از مردم را با افکار، احساسات، نظام ها و مفاهیم خاص جهت نایل آمدن به اهداف معیین در برابر تعدادی از مردم به مقصد تسخیر افکار، خنثی نمودن احساسات، از بین بردن نظام ها و خدشه دار نمودن مفاهیم شان، بسیج نموده است. در طول تاریخ سر نخ انسجام افراد همین واژه ها بوده اند. افراد یا زیر نام ملیت، احساس تعلق، وحدت و همدیگر پذیری کرده و با هم همدردی نشان داده اند و یا زیر نام ملت و امت، این امر را به کمال رسانیده اند. اصل تابع داری در این اصطلاحات سه گانه فرق میکند، چون اصل وفاداری در ملیت؛ به اساس وابستگی قبیلوی می باشد و همه انرژی فرد اعم از فکار و اعم از احساسات در مسیر تأمین منافع قومی و نژادی در دایره تعصبات صرف میگردد. درست در همین جا است که انسان قوم گرایی را یاد گرفته و خواستار تمام افتخارات، قهرمانی ها، پیشرفت ها و موفقیت های منحصر به قوم و نژاد خویش می شود. اما اصول وفاداری در ملت با اندکی تفاوت از ملیت به شکل وسیع تر و قوی تر آن می باشد، بخاطر آنکه ملت متشکل از چندین ملیت دارای دولت واحد است ولی چیزی قابل مکث اینست که وفاداری و حمایت در حوزه ملیت و ملت بیرون از مرز تجملات ایمانی می باشد، اما بر عکس اصل وفاداری و تابع داری در امت به اساس وابستگی قومی، نژادی، سمتی و گروهی نه بل به اساس قوت ایمانی، درک هویت اسلامی و اصل شایستگی می باشد. پس در اینجا ملزم به تعریف ملیت، ملت و امت هستیم تا موضوع هر بیشتر وضاحت پیدا کرده و قضاوت و تصمیم را آسان تر بسازد.

1- ملیت: گروهی از انسان هاست که اعضای آن دارای ویژه گی های نیابتی و اصل و نسبی یکسان یا مشترک هستند و همچنین گروه های قومی دارای مشترکات فرهنگی، زبانی، رفتاری، نژادی و مذهبی هستند که ممکن است به آبا و اجداد شان بر گردد و یا بر اساس عوامل دیگری به وجود آمده باشد.

2- ملت: این را میتوان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که دارای مشترکات تاریخی، فرهنگی، مذهبی، لسانی و منافع مشترک اقتصادی بین گروه ها و اقوام مختلف ساکن یک سرزمین باشد و هر چه این مشترکات بیشتر باشند احساس تعلق، همدردی و وحدت به یک ملت واحد بین اعضای آن ملت با وجود چندین گروه زبانی و قومی متفاوت، افزایش میابد، درکل این ملت یا دارای یک حکومت واحد هست و یا در پی ایجاد آن میباشد.

3- امت به گروهی از انسانها می گویند که برعکس ملت لزوماً در یک کشور زنده گی نمی کنند بل ساکن کشور های مختلف می باشند. افراد یک امت در زمینه اعتقاد و التزام به ایدیولوژی و عقیده مشترک هستند و خاک کشور هایشان چندان تاثیری بر آنها ندارند.

به عبارت دیگر امت را میتوان یک کتله متحد و بزرگ انسانی تعریف کرد که دارای وحدت عقیدوی، فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و تاریخی بوده که در این کتله احساس تعلق، همدردی و وحدت به اساس قوت تقوا و ترس از الله متعال صورت میگیرد. امت، هیچ قلمرو و مرز را جز قلمرو اسلام و مرز عقیده نمی شناسد و در کل این امت یا دارای نظام واحد بر اساس عقیده شان هست و یا در پی ایجاد آن می باشد.

ملیت گرایی مفکوره ی است که از غرب نشأت کرده و تغییرات و تحولات بی شماری را در جهان ببار آورده است. از یک سو جنگهای اول و دوم جهانی محصول مفکوره نشنلزم بوده است که ده ها میلیون انسان در آن زنده گی خود را از دست دادند. از سوی دیگر امریکا بواسطه ی ترویج همین مفکوره در بین جهانیان و دادن انگیزه ی استقلال طلبی و آزادی، جهان را از سلطه ی امپراطوری بریتانیای کبیر و فرانسه آزاد کرده و خود به نحوی بار دیگر به بهانه ی آزادی، صلح و آبادی، کشورها را استعمار و استثمار نموده است که این وضیعت ناگوار تا به الحال ادامه دارد.

افکار نشنلستی (ملیت گرایی)، باعث تضعیف و از همپاشیدن مسلمانان، از بین رفتن دولت قدرتمند خلافت عثمانی، از دست دادن سپهر دفاعی و شمشیر بران تهاجمی، دور ماندن از تطبیق احکام اسلامی، عقب ماندن از کاروان پیشرفت و ترقی و سبب همه بد بختی های موجود شده است، همین مفکوره ی پلید، مسیر امت مسلمه را از عزت و قدرت به ذلت و خواری مبدل ساخت. این مفکوره سرنوشت بهترین امت را بدست بیگانگان وحشی قرار داده که این امت با عزت را به اثر خیانت و خباثت حُکام سرزمین های اسلامی، گاهی به غلامی بلوک شرق و گاهی هم به غلامی بلوک غرب در میاورد و چیزی را که خدا برایشان داده است، دشمن های شان از آن تغذیه می شوند.

اما ملت؛ در فوق تذکر دادیم که متشکل از چندین ملیت است و به زعم خودشان دارای حکومت های مستقل اند که پذیرفتن این ادعای کاذب و دور از واقعیت باعث انزجار، تنفر و ایجاد دشمنی در میان مسلمانان شده و مرز های مصنوعیی را که دشمنان توسط پیمان سایکس پیکو و دیگر برنامه های شوم و پیمان های مضر و مغرض ترسیم کرده اند، قوت می بخشد، که این همه تقصیر از حکام خود خواه، جابر و سفاک مسلمانان بخاطر تأمین منافع شخصی، بقای موقف اجتماعی و سیاسی و راضی نگهداشتن بادارهای شان می باشد. اینها به هیچ صورت حاضر به ازبین رفتن این مرز ها نیستند. این فرمانروایان خدا نا ترس و باداران ملحد و مشرک شان نمی گذارند که بلاد اسلامی با هم متحد شوند و بار دیگر صاحب عزت و قدرت از دست رفته ی شان شوند تا در دنیا و آخرت در زمره سعادتمندان قرار گیرند.

امت مسلمه که سال های متمادی در حدود 13 قرن دنیا را مدیریت و رهبری کرد و حرف اول را در همه بخش ها به خود اختصاص داده بود ولی امروزه انحطاط و ترویج مفکوره های کفری از قبیل نشنلیزم، لیبرالیزم، سیکولاریزم و غیره در بین مسلمانان، این امت را به گودال های بد بختی و ناکامی، غم و اندوه سوق داده و امت واحد را به ده ها سرزمین و دولت های خورد و کوچک تقسیم کرد. که حالا همین سرزمین های خورد و کوچک لقمه ی لذیذ و برابر دهن کفار شرق و غرب شده اند و مسلمانان مظلوم و بی دفاع در سردرگمی تمام قرار گرفته اند که به اسلوب های گوناگون به تمام قوت در تلاش بیرون رفت از این معضله و وضیعت نا بهنجار هستند که با اذن الله متعال و وعده اش و مژده ی رسول الله مبارک زمان بیرون آمدن از این وضیعت ناموزون نزدیک است.

﴿ الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ

الله سبحانه و تعالی اصل زنده گی را امتحان قرار داده و در هر لحظه و مرحله ی از زنده گی ما را مورد آزمایش قرار میدهد و به تحقیق که شرایط کنونی یکی از مراحل پیچیده و دشوار زنده گی است که مسلمانان امروزه در آن در صورت فقدان دولت و غمخوار واقعی به سر میبرند که این حالت ناموزون، زنده گی دنیا و آخرت ایشان را به مخاطره انداخته است.

پس در این مقطع زمانی مسؤلیت ما منحیث یک مسلمان چیست؟ چه باید کرد تا از این منجلاب بدبختی نجات یافت؟ کدام راه را باید انتخاب نمود تا خیر دارین نصیب مان گردد؟

﴿ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُوْلِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴾

ای کسانیکه ایمان آورده اید از خدا اطاعت کنید و از رسول و ولی امر خویش فرمان برید اگر در امری اختلاف کردید آنرا به (کتاب) الله و (سنت) رسول واگذار کنید اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید این بهتر و نیک فرجام تر است .

﴿ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ

همگان چنگ به ريسمان خدا زنيد و پراکنده مشويد

ما منحیث کسانیکه عقیده یکتا پرستی را پذیرفته ایم مکلف به اطاعت از الله و رسولش هستیم و بر یک مسلمان لازم است که کسب رضای پروردگار را هدف نهایی قرار دهد زیرا سعادت دنیا و آخرت بدون رضای خالق محال است، اما رضای الله سبحانه و تعالی را کسب نمی توان کرد مگر اینکه مطابق احکام او سبحانه وتعالی زنده گی کرده باشیم. اسلام منحیث دین کامل و شامل برای هر بخشی از زنده گی دساتیر و احکام و برای هر مشکل در زنده گی راه حل پیشکش میکند، دین اسلام تمام مسلمانان را برادر هم دیگر خطاب نموده و آنها را به وحدت و تطبیق احکام اسلامی امر نموده است ولی امروزه مشکل که مسلمانان با آن دست و پنجه نرم میکنند و از آن رنج میبرند آن از سبب عدم حاکمیت اسلام و وحدت در بین ایشان است، که دقیقآ دشمنان اسلام از همین خلا و فُرصت به نفع خود استفاده کرده و با تغییر دادن هویت آنان از امت به ملیت و ملت، یک برادر را علیه برادر دیگر دشمن ساخته و خود را برایشان بحیث بهترین دوست و خیر خواه معرفی می کند. این در حالی است قرآن به صراحت بیان داشته که اینها دشمنان شما اند و چیریکه در زبان علیه شما دارند در دل هایشان بزرگتر از آن است. پس بر هر مؤمن واجب است که طبق این آیه مبارکه ” اِنَّمَاالّمُؤّمِنُوْنَ اِخْوَةٌ و طبق این فرموده ی رسول خدا ص مؤمنان در نیکی و شفقت و مهربانی به یکدیگر مانند یک پیکرند که اگر به عضوی از آن آسیبی برسد تمام اعضاء در تب و بیخوابی گرفتار آیند”. کمال قال ” دست خدا بر سر جماعت است، از تفرقه بپرهیزید، زیرا شخص تکرو، شکار شیطان است همانگونه که گوسفند تکرو، طعمه گرگ است”. کمال قال “ ای مردم، پروردگار شما یکی است «الله» ، پدر همه شما یکی است «آدم» ، و دین همه یکی است «اسلام» ، و عربیت، پدر و مادر هیچ یک از شما نیست، بلکه آن هم، یکی از زبانهاست و هر کس زبان عربی را بیاموزد، عربی است”.

همه مسلمانان را برادر خود فکر نموده و با آنها احساس همدردی و همکاری نماید. هویت خود را اسلام دانسته و امت را بر ملیت و ملت ترجیح بدهد و تمام مرز های ساخته ی دست کفار و افکار تحمیلی آنها را خنثی دیده و با کمال میل و قوت برای وحدت فکری، سیاسی و جغرافیایی مسلمانان بکوشد. تا باشد با این روش تمام برنامه های شوم کفار را نقش بر آب نموده و عزت و قدرت از دست رفته ی خویش را صاحب شوند این امر ما را در مسیر اطاعت و فرمانبرداری از الله و رسول درست میسازد.

( وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِيقًا. )

و هر که خدا و پیامبر را فرمان برد، پس اینان با کسانی خواهند بود که خدا نعمتشان داده؛ از پیامبران و راستی پیشگان و شهیدان- گوهان اعمال- و شایسته کرداران و ایشان نیکو یاران و همنیشینانند.

خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش بدست خویش بنوشت

به آن ملتی سرو کاری ندارد که دهقانش برای دیگران کشت

و من الله توفیق

خداوند را حمد و سپاس که برایم توفیق نوشتن این مقاله را عنایت فرمود.

اگر در مقاله اشتباهی صورت گرفته باشد در اول از الله متعال عفوه خواسته و شما بزرگان پوزش بنده را بپذیرید و در زمینه از دانایی والایی خویش برای کمال و جمال مقاله، بنده را مدیون همکاری نیک تان گردانید.

در بارۀ نویسنده

Mohammad Abbas

پاسخی بگذارید