در این مقاله ما به نقش افغانستان از نگاه اسلام میپردازیم. حضرت محمد (ص) در چند احادیث نقش این منطقه را در آخرزمان بیان داشته است. در زمان حضرت محمد (ص) کشوری بنام افغانستان وجود نداشته است و آنحضرت (ص) از خراسان یاد آوری کرده است. خراسان به معنی سرزمین آفتاب برآمد میباشد که بصورت طبیعی معنی شرق را ارائه میکند.
امپراطور “بابر شاه” در کتاب خاطرات خویش مینویسد: هندی ها مردم غیر هندی را خراسانی میگفتند. دوشهر عمدۀ خراسان کابل و کندهار میباشد.
مرکز خراسان افغانستان فعلی است و نظر به تاریخ مناطق عمدۀ خراسان عبارت اند از:
· نیشاپور و توس در ایران
· هرات، بلخ، غزنی، کندهار و کابل در افغانستان
· کوجند و پنجشیر در تاجکستان
· مرو و سنجان ترکمنستان
· سمرقند و بخارا در ازبکستان
جای تعجب است که تمام امپراطوری ها وابرقدرت ها، دلچسپی عجیت به این منطقه داشته اند. انگار گنج های در تحت کوه های خشک این منطقه وجود دارد که همۀ این قدرت ها را به این منطقه کشانیده است. در دهه های اخیر این منطقه در مرکز سیاست جیوپولیتیکی قدرت های دنیا قرار داشته است. از سکندر مقدونی تا امریکای فعلی همه چشم به افغانستان دوخته اند.
همه می دانیم که اساس تمدن غرب بر اقتصاد است، از همان نطفه فئودالیسم، این فرعونیت فعلی بنام لیبرالیسم متولد شده که هر چیز را با سود می سنجد .منفعت سنجی و محاسبه سود از اولویتهای مهم این تمدن است که به زبان عامه ایمان به پول و پیسه و همه کاره دانستن پول از ویژه گی های آن است، ولی ما از این نکتۀ مهم غافل هستیم که غرب به همان اندازه که پول مدار است، دین مدار هم است.
دین غربی بر اساس بی دینی و پوچ گرایی و ازبین بردن سایر تمدن ها و انحصار آموزه ها برای عده ای قلیل یهودی و مسیحی صهیونیست بنا شده است. از نامگذاری شهرها مثلاً واشنگتن دی سی ( واشنگتن پایتخت حضرت داود علیه السلام) تا عبارت اعتماد به خداوند بر روی دالر (In God We Trust) همه زوایای دینی را نمایش می دهند. ویکی از شواهد که هر انسان عاقل را بر دین مداری این تمدن مطمئن میسازد، دلچسپی شدید این تمدن به سرزمین بیت المقدس و ساختن و تقویت یک دولت یهودی در این منطقه است. هر فرد عاقل باید تفکر کند و این سوال را از خود کند که چرا یک تمدن بیدین برای یک دولت دینی یهودی کار کند؟
اما وقتی به محصولات این تمدن برای بشریت نگاهی نه چندان دقیق بیاندازیم به انحراف عمیق از ادیان و مقابله علنی با دساتیر ادیان پی می بریم. از ترویچ هالووین تا روز زامبی (آدمخوران) و روز رنگین کمان ( همجنس بازان ) تا ورود سگها به عنوان عضو خانواده و خوک به عنوان خوراک و غذای اصلی، همه و همه نمادهای تهی نمودن بشر از دین و مقابله با خداوند است.
اما ارتباط این مسایل با مشکلات ما در افغانستان چیست؟
مردم افغانستان عقبه طلایی برای تمدن سازی دارند، مردم افغانستان از دینمدار ترین مردم دنیا هستند، و کشور افغانستان از غنی ترین منابع طبیعی برخوردارند و مهمتر از همه نام خراسان بر تاریخ این مردم می درخشد.
تا حالا از خود پرسیده ایم چرا باید شاهد رشد سمارق گونۀ این همه رسانه ها آنهم از نوع غیر مفید و با برنامه های صد درصد مضر و منحط در افغانستان در بین مردمی که نان برای خوردن ندارند و اکثرا با فقر دست به گریبان اند ، باشیم؟؟؟
بله دین محوری باید سست شود و فرهنگ اسلامی و عقاید مردم باید به شک و شبهه و بی ریشه پی برسد.
تا حالا از خود پرسیده ایم چرا باید این همه مؤسسات مختلف در جای جای این خاک با هزینه های کلان نقشه برداری و حفاری و …. نماید ؟؟؟
بله شناخت بیشتر برای چپاول و غارت که نمونه اش دختران طلایی کوشانی در شمال و معادن یورانیم هلمند در جنوب .!!!
حضرت محمد (ص) میفرماید :
هنگامی كه پرچم های سیاه از خراسان به راه افتاد به سویش بشتابید ، ولو با سینه خیز رفتن بر روی برفها باشد ، كه صاحبان آن پرچم ها طرفداران حق هستند ،آنها حق را مطالبه می كنند ، به آنها داده نمی شود ، نبرد می كنند و پیروز می شوند. (سنن ابن ماجه 4082)
بیرق های سیاه از خراسان خواهند آمد. هیچ چیزی آنهارا متوقف ساخته نمیتواند تا اینکه بیرق های خویش را در بیت المقدس غرص کنند. ( سنن ترمذی 2269)
و همچنان قرآن پرده از رازی ﺑﺰﺭگ برمی دارد که درعصر بعثت، اهل کتاب پیامبر اسلام را مثل اولاد خود می شناختند!!!
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴۶﴾
ترجمه: گروهی که ما بر آنها کتاب فرستادیم (یهود و نصارا)، محمد (ص) و حقّانیّت اسلام را به خوبی می‌شناسند همان گونه که فرزندان خود را، و لیکن گروهی از آنان (از راه عناد) حق را کتمان می‌کنند در صورتی که علم به آن دارند.
تاریخ تکرار می شود، حالا هم آنها تاریخ خراسان یا همین افعانستان فعلی و مردم خراسان و استعداد خراسانیها و شاهکاری خراسانیها را در عصر ظهور خوب می دانند.
مردمی که مهد ابوریحان و ابن سینا از قدما و سید جمال و اسماعیل از متاخرها است، استعداد محو شوروی و شکست بریتانیای صغیر در خونشان است، باید به مرگ گرفته شوند تا به درد راضی گردند.
چه کسی باور می کند که با چرخبالها اعلامیه کشت کوکنار حرام است، پخش می شود و در همین حال مواد مخدر رایگان بین جوانان این خاک توزیع گردد؟ چه کسی باور میکند که کسانیکه زیر پرچم حقوق بشر می آیند، بیشترین قربانیان شان غیر نظامیان باشد؟ و بالاخره چه کسی باور میکند که مبارزه علیۀ تروریزم را استفاده کرده وافغان کشی ها افزایش میابد؟
اینها پیش چشمان ما اتفاق می افتد!!!
باید که به صداقت نداشتن این فرعونیان شک نه بلکه باورکرد.
دشمن به یقین می داند که خراسان پر از گنج است و سپاه خراسان صهیونست ها و فرعونی ها را به زانوی غم می نشاند، پس دست پیش می گیرد و خاک خراسان را تباه می کند. این ها بر علاوۀ افغان کشی توسط مزدوران خویش شفاخانه های ما را هم ویرانه میسازند .
بسیار طفلانه است که فکر کنیم، بعد از اشغال افغانستان، عراق اشغال می شود و از محبوسین و زندانی ها سراغ حضرت مهدی را می گیرند، یک تصادف است!!!
رسالت خراسانی ها یا همین افغانستانی های امروز بسی دشوار است، انبوه مشکلات از اقتصاد تا انتحار ریشه در وجود ما دارد که جوهره عالی داریم و این شیادان آنسوی کره خاکی خوب شناخته و فهمیده اند، پس امدنشان از برای شعارهای دموکراسی و تساوی یک بازی طفلانه است .
آنها عاشق چشم و ابروی ما نیستند. برای انهدام پایگاه خراسانی ها آمده اند، برای غارت و استحاله آمده اند .برای تباهی و ویرانی آمده اند، آمده اند تا کشورمان را هم ویران کنند و هم ذخایرمان را به یغما ببرند و تخم نفاق و اختلاف ابدی را با برادرکشی بین مان بپاشند، بیاییم خود را بهتر بشناسیم و راه سلف صالح را رویم و همانطوری که شرق از سیلی مان به تاریخ پیوست، غرب را هم به موزه روان کینم .
ولی آنها پلان خویش را میسازند و الله (ج) پلان خویش را و الله (ج) بهترین پلان گذاران است.
بعضی از متون از سایت جمهوری خراسان کاپی شده است!
