اجتماعی اسلامی سیاست های جرمی متفرقه

اسلام چگونه از رهبريت جهان حذف گرديد؟

نوشته شده توسط عبد الواسع جاوید

میدانیم که با ظهور دین مبین اسلام و بعثت حضرت محمد دنیا چهرۀ ظلمت را از دست داد و چهره درخشش از عدالت و آزادی را نمایان ساخت. اسلام با نظام عدالت‌پرور و انسانی که در ظرف 23 سال ساخت بیش از نیم کره زمین را مملو از عدالت و آزادی و انسان‌دوستی ساخت، و علاوه بر آن در دامان پرشکوۀ خویش انسان‌های را به‌حیث منجی بشریت تربیت کرد، که توانست امپراتوری‌های جابر و بزرگ چون فارس و روم را از چهره دنیا برداشته و حریت بی‌آموزاند. متأسفانه، آهسته‌آهسته با دور شدن از مشکات واقعی ایمان این امت جوان‌مرد رو به انحطاط گرویده و دنیا یک بار دیگر به‌سوی ظلمت در حرکت شد که در نخست رهبري اسلام ذريعه دوره‌های اموی‌ها ،عباسی‌ها، مغول‌ها و عثمانی‌ها آهسته‌آهسته رنگ رهبريت را از دست دادند و تخم بدگمانی بالاثر انحطاط و دسیسه‌های دشمن در بين امت اسلامی كاشته شد.
سپس اين پيامدهاي متضمن نتايج مخرب مانند تقسيم نمودن جغرافيه امت را به سرزمین های پارچه‌پارچه شده و ذريعه ديوارهاي مصنوعي امت به طبقه‌های عرب و غیر عرب تقسيم شده و نشنليزم جایگزین اسلام به حیث مسبب یک‌پارچگی در جوامع اسلامی پذیرفته شد و موج از احساسات نشنلیستی از اروپا وارد سرزمین‌های اسلامی گردید. امت یک‌پارچه از همديگر کاملاً بيگانه شد تا جایی‌که اکنون برنامه‌ریزی برای از بین بردن كتله‌های كوچك خانواده مسلمان و ایجاد فاصله‌های عميق در روابط نیز جریان دارد. ريسمان برادري روزبه‌روز ذريعه حرکت‌های مدنی در حال پوسیدن بود و
از همه خطرناکتر انقلاب عصری‌ عليه تمدن اسلام با مروج سازي افکار “سيزم ( دودستگی و نفاق)
و نهادینه‌سازی افكار سياسي فرهـنگي، اقتصادي وغربي در محيط اسلامي بوده که توسط آن ارزش‌های عقايد امت استحاله شده و تلاش بیشتر در این عرصه نیز می‌شود که در کتب عقاید تحریفات را بیشتر وارد شده و ارزش‌های آزادی‌خواهی و تدریسات عدالت اجتماعی و حقیقی را به‌مانند طوفان سونامي از بین برده شود.
قابل‌ذکر و جای تأسف است كه اين حركت‌ها ذريعه تعدادي برده‌های غرب اما ملبس به‌ظاهر مسلمان در جامعه لباس عمل پوشیده و
اين افراد که بنده عقايد غرب اند، به تطبيق برنامه‌های باداران خويش از هيچ نوع سعي و تلاش غافل نشده و سرتاپا به خدمت اين افکار پوچ به مبارزه عليه ارزش‌های اين امت می پردازند.


بلي! حلقه‌های از اين برده‌های غرب و اروپا (چه از علمای درباری اسلامی که گفتند نباید علم روز آموخوت و تعداد غربی صفتان که با جهان سوم خواندن سرزمین های اسلامی آن‌ها را تشویق به تقلید کردند) امت را تقریباً چندين دهه از ميدان علم و دانش دور نگه‌داشته و آن‌ها را به خواب عميق غفلت و تاریکی بردند، كه مثال زنده آن ملت افغانستان است كه سال‌های سال می‌شود اين ملت بيچاره از طعم علم و فرهنگ اصيل اسلامي فرسنگ‌های فاصله گرفته و از علم روز نیز دور ماندند.
در دهه اخير هنگامی‌که افغانستان در نظام آموزشی افغانستان اندک پیشرفت رونما شد بازهم علوم سانسور ( تغیر در اصل واقعی آن) شده به خدمت جوانان و اهل علم قرار گرفت و نظام آموزشی تقلیدی و عاری از آموزش نحوۀ فکر وارد افغانستان گردید و اکنون نظام آموزشی که ما داریم آن‌را می‌توان نظام آموزشی حفظ کن، قبول کن و سؤال نکن نامید.

بله! اين نظام آموزشی گوسفندسازی در دانشگاه‌ها، مکاتب و نهادهای آموزشی متأسفانه قدرت فکری اکثریت را گرفته و سؤال کردن و مورد بررسی قرار دادن صحت و عدم صحت نصاب را مذموم می‌پندارد كه در اين اواخر بنده شاهد يك واقعه خیلی‌ها متأثرکننده از يكي محصلين دانشگاه‌های شخصي در كابل بوده‌ام كه استاد به تمام جرئت در مقابل شاگرداني كه خیلی‌ها تازه از مكاتب كم‌كفيت افغانستان فارغ شده افکار داروینیسم را به تدريس گرفته و دروس اسلامي را در مقابل اين افکار بی‌شعور تحت قضاوت قرار می‌دهد.
هنگامی‌که دستگاه‌های تحصیلی اين مملكت تا به اين اندازه به استادان جرئت می‌دهد تا به ارزش‌های اسلامي حمله‌ور شود، پس از نسل فارغ شده به تحصيلات عالي چگونه تقاضای رهبريت اين امت را کرد؟
استاد بی‌سواد تا به سر غرق بردگي تمدن ماشيني غرب خطاب به محصلين جدیدالورود می‌گوید كه قرآن را در هنگام ورود به مضمون من در صنف به طاقچه بمانيد چون‌که العياذ بالله مزاحمت به لكچر ما می‌کند.

راه دیگری که اسلام را از رهبريت دور نموده است و دورمی نمايد جذب كدرهاي جوان از مكاتب و پوهنتون‌ها است كه با نشان دادن چهرۀ ظاهر تمدن مدرن غربی و پول‌های ناچیز افکار آن‌ها را شستشو داده، و طعم تمدن حيواني خويش را بالاي اين کدرها می‌چشاند و بعد از تربیت لازم آن‌ها وارد ميدان نبرد عليه ارزش‌های اسلامي می‌شوند که افکار اين طبقه خیلی‌ها خطرناک در اجتماع اسلامي محسوب می‌شود.
اين جوانان كه تحت تأثیر تمدن حيواني آن‌ها قرارگرفته با گرفتن اسعار دالري و پوندي غلام حلقه به گوش باداران خويش می‌شوند
که در اين رابطه اقبال لاهوري سخني زیبایی دارد:آموزش به شيوه غربي، حکم ‌ذوب کننده را دارد كه شخصيت موجود زنده را ذوب کرده و آنگاه به‌گونه‌ای كه می‌خواهند آن‌را شکل میدهند. اين ذوب کننده از هر ماده کیمیائی، قدرت و تأثیرش بيشتر است. ماده‌ای كه می‌تواند قله بلندي را به توده خاك تبديل كند.” همچنان از ابزارهای ديگر كه رهبريت اسلام را از صحنه‌های رهبريت جهان حذف می‌نماید، افرادي از داخل امت اند که در بين امت نفوذ نموده كه اكثريت آن‌ها اتباع مملکت‌های اسلامي و حتي زعیم‌های مملكت بوده که به بلندگوهای غرب مبدل شده‌اند كه به عنوان مثال می‌توان از طه حسين يا جمال ناصر سادات از مصر، شاه از ايران، اتاترك از تركيه و دست نشانده‌های غرب در افغانستان نام برد .شوربختانه، در مقابل اين وسايل هيچ نوع استراتژی دفاعي نبوده و باگذشت زمان اين حرکت‌ها در فربه گرديدند و تمدن اسلام روزبه‌روز به زوال مواجه شد.

اما چگونه اين بن‌بست را حل كرد؟
قران کریم با داشتن جواب‌های آسماني براي معضل‌های ما جواب و راه‌حل‌های شگفت‌انگیزی دارد که اگر به این ميراث بزرگ اسلام را به‌مانند نسل‌های اولیه اسلام چنگ زنیم و دوباره به احكام آن جامۀ عمل بپوشانيم اين ذلت و خواري از شانه‌های امت برطرف خواهد شد. بلی! براي به‌دست آوردن اهداف بزرگ بايد قدم‌های كوچك در نخستين گام ها برداشت: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا (سوره تحريم، أيه 6) ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه‌دارید. با مشاهده نمودن وضعيت كنوني امت، بايست در نخست خود ما متوجه اعمال و عکس‌العمل‌های خويش در مقابل این‌همه مشكلات كه دامن‌گیر امت اسلامي گرديده است شويم و انحطاط‌های که در رگ و خون ما در حركت است را متوقف نموده و جوهر اصلی خويش را دريابيم. اگر در گام‌های اول به اصلاح خويش و خود را پابند شرع اسلام نمايیم، ان‌شاءالله، به ضمانت از جانب پروردگار خويش وعده می‌دهم كه رهبريت اين امت به‌دست نسل جديد اسلام خواهی افتيد، زیر اگر در نخست ما موفق به رهبري خانواده، اقارب، جامعه و … شويم پس مطمئناً كه موفق به رهبريت دايرۀ گسترده‌تر خواهيم گرديد. در مورد اينكه ما چگونه از رهبري حذف شديم اگر ژرف‌نگری نمايیم، درخواهیم يافت كه مرض مهلك دوری از روح اسلام تدریجاً در میان امت نفوذ نموده است پس ما هم بايد نظر به فرمول كلام الهی تدریجاً عليۀ اين نابسامانی‌ها حركت نمایيم. دومين حركت كه باعث تضعيف رهبريت دشمن خواهد شد، همانا قلم برداشتن عليه اين افکار پوچ خواهد بود تا حقايق را به زبان رسا و بسيط به خدمت امت برسانيم تا اجتماع از اين امراض قابل محسوس و غير محسوس پي ببرند كه امثال اين امراض رسانه‌های مزدور، دموكراسي، حقوق بشر و غيره ارگان‌های به‌ظاهر خیرخواه ولي در باطن خطرناک‌تر از بم اتم اند.
جوانان با دیانت در صفحات اجتماعي داريم كه قلم‌های آن‌ها به مشابه سلاح اتم در مقابل موج بزرگ جنگ فکری دشمن مؤثر تمام می‌شود و ركن ششم و فراموش‌شده اسلام (امربه‌معروف و نهي عن‌المنكر) را زنده نکه‌میدارند.

به امید بیداری امت اسلام!


منابع:

  1. قران كريم
  2. ور شگستگي امپرياليسم و سوسياليسم، يوسف قرضاوي
  3. نبردايديالوژك، ابوالحسن ندوي
  4. انحطاط مسلمانان، ابوالحسن ندوي
  5. اخرين هشدار امت اسلامی ، هدایت الله ذاهب و سيد ميثم
  6. پارلمان ابلیس ، هدایت الله ذاهب

در بارۀ نویسنده

عبد الواسع جاوید

پاسخی بگذارید