جای شک نیست که بشر بهشکل بیپیشینه و بیسابقه پیشرفت نموده و در حال پیشرفت است، سهولتهای شگفتانگیزی آشکارشده و در حال آشکار شدن است، سهولتهایی در بخش اقتصادی، اجتماعی، صحی، سیاسی، طرز زندگی و همه بخشهای زندگی فردی و جمعی، اما باوجودی که بشر فاصلههای ماهانه را در ساعتها طی میکند وقتی فارغ برای مسائل انسانی و حتی برای خودش ندارد، باوجود نظام مغلق و بروکراسی پیچیدهی اقتصادی، ازدیاد غیرقابلباور تولیدات اقتصادی و فعالیت میلیونها نهاد معاونت به مستضعفان، میلیونها انسان از گرسنگی رنج میبرند، باوجود کشف نظام بهداشتی و صحی پیشرفته و مدرن و پیشرفت غیرقابلباور در صنعت ادویهجات تعداد امراض افزایشیافته و بشر هرروز شاهد مرض کشنده و مهلک دیگر است، باوجود سازمانها و نهادهای تنظیم و نظارت قوانین بینالمللی اختلافات و جنگهای غیرمنصفانهی بینالمللی به اوج رسیده است، باوجود شعارها و عملکردهای پیهم در عرصهی قوانین بشر و مبارزه با جنایات، انسان امروز بیشتر از همهوقت از جنایات و جرائم آسیبپذیر بوده و حقوق بشر زیر پا میشود و باوجود ادعای تکامل انسان، بشریت غیرانسانیترین برههی تاریخی خویش را سپری میکند.
افزایش دو بعد در حد اعظم آن، ترقی مثبت و در مقابل افزایش بعد منفی در حد اعظمتر، منجر به بهوجود آمدن چراهای زیادی در ذهن هر تفکر کننده شده، مغزها و دلها را بهخاطر پیدا کردن جواب به این چراها برانگیخته و تحلیل آیندهی نزدیک و دور بشر را مغلقتر میسازد. نویسندهی این مقاله در سیر خستگیناپذیر فرآیند تفکر و مطالعه برای یافتن جواب این چراها و تحلیل آیندهی بشر به کتابی نادر بنام سلسلهی (کتابهای) جبرئیل برای خاموشسازی جهنم اتمی<1> برمیخورد که به جواب این چراها پرداخته است. این مقاله چکیدهی برداشتها از سلسلهی 9 جلدی کتاب علامه یوسف جبرئیل رحمهالله هست، اما قبل از آن چند نکته کوتاه ارزش یادآوری را دارد.
قرآن پاک برای یک قوم خاص و یکزمان خاص نازل نشده است بلکه این کتاب بهحیث بزرگترین معجزهی تاریخ بشر جوابگوی تمام مشکلات بشر در هر برههی زمانی بوده و رهنماییها، بشارتها، انذارها، امرها و نهیهای این کتاب در هر زمان نسخهی اکسیر برای فلاح بشریت است. این کتاب برای هر مشکل بشر چه درگذشتهها بوده، چه اکنون رویاروی بشر قرار دارد و چه در آینده آشکار خواهد شد راهحل داشته و هر آیت آن بیانگر پیامهای نامحدود برای ما است چنانچه الله (ج) میفرماید: (وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ – ترجمه: و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارت گری است بر تو نازل كرديم)، (وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ – ترجمه: و بهراستی در اين قرآن براى مردم از هرگونه مثلى آورديم). قرآن بیانگر همهچیز است و هرگونه مثال در این کتاب آورده شده است پس برای حل هر مشکل بشر باید به کلام الهی مراجعه شود و مطابق عصر تفسیر حکایات و روایات جاری و آینده از آن گرفته شود زیرا باوجود هزاران کتاب تفسیر و میلیونها صفحه تفسیر هیچکسی گفته نمیتواند که علم کامل قرآن را بیان کرده است و بیان کرده میتواند چنانچه الله (ج) میفرماید: (قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا – ترجمه: بگو اگر دريا براى كلمات پروردگارم مركب شود پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد قطعاً دريا پايان مییابد هرچند نظيرش را به مدد [آن] بياوريم).
در چنین حالتی که بشریت را خطر جهنم اتمی تهدید میکند، چکیدهی کتاب 3000 صفحهی یوسف جبرئیل را که تقریباً تماماً تفسیر سورهی کوتاه قرآن (الهمزه) که در 36 کلمه حقیقت جهان مدرن را همراه با آیندهی آن بهشکل شگفتانگیز بیان نموده و بر علاوهی اینکه یگانه راهنمای بشر مدرنِ در حال سقوط هست اثبات اعجاز قرآن نیز میباشد، مهم میپندارم.
برای اینکه فشردهی 3000 صفحه در چند سطر برای درک ساده شود، نقل آیت دیگر از قرآن مهم است: (وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَة رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا – ترجمه: و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند مژده ده كه ايشان را باغهایی خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جویها روان است هرگاه میوهای از آن روزى ايشان شود میگویند اين همان است كه پیشازاین [نيز] روزى ما بوده و مانند آن [نعمتها] به ايشان داده شود). بعضی از مفسرین بر این اعتقادند که مراد از متشابه بودن میوهها این است که هیأت و شکل ظاهری میوههای بهشت همانند میوههای دنیا است<2>. همانطوریکه متشابه نعمتهای بهشت در این دنیا نشان داده میشود، ممکن است متشابه عذابهای جهنم نیز در این دنیا نشان داده شود و با همین دید به تفسیر سورهی 36 کلمهای ازنظر علامه یوسف میپردازیم.
وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (1) الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ (2) يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ (3) كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ (4) وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ (5) نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ (6) الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ (7) إِنَّهَا عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ (8) فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ (9)
ترجمه: وای به حال هر عیبجو (مسخره کننده، بدگوی) و طعنه زننده (غیبت کننده، هرزه زبان)، کسیکه دارایی فراوانی را گرد میآورد و آنرا بارها میشمارد، گمان میکند مالش او را جاودانه میسازد. هرگز! (چنین نیست که او میپندارد) در حطمه (خورد کننده و درهمشکننده) پرت میگردد و فرو انداخته میشود، تو چه میدانی حطمه (خورد کننده و درهمشکننده) چیست؟ آتش افروخته الهی است، آتشی که به دلها چیره میشود و میرسد، آن آتشی (که) ایشان را دربر میگیرد که سرپوشیده و دربسته است، در ستونهای بلند و دراز.
اگرچه در شأن نزول این سوره میآید که فرد و یا افراد خاص مانند ولید بن مغیره را مخاطب قرار داده است ولی به نظر اجماع امت مخاطبان آن عام بوده و تا قیامت تمام انسانها را در برمیگیرد. بدون شک این سوره حقیقت جهان ما را در دو بخش بیان میکند، بخش اول خصوصیات و ویژگیهای افراد خاص و بخش دوم وعید تعذیب به این گروه مردم.
ویژگیها و خصوصیات:
-
عیبجویی، مسخره کردن، غیبت، طعنهزنی و هرزه زبانی: عصر مدرن را میتوان عصر عیبجویی، غیبت و هرزه زبانی نامید زیرا مردم این عصر بهصورت گسترده و بی پیشینه این خصوصیات شریر را بهشکل فردی و جمعی به آغوش گرفتهاند. هیچ دو فردی باهم صحبت نمیکنند که فرد سومی را بدگویی نکنند و هیچ سه فردی باهم نمینشینند مگر اینکه فرد چهارم را مسخره نکرده و غیبت وی را نکنند. عیبجویی و غیبت به یکی از سرگرمیهای انسان مدرن مبدل شده است، فامیلها غیبت و بدگویی سایر فامیلها را میکنند، دوستان به دوستان طعنهزنی میکنند، همکاران بهخاطر موقف سایر همکاران را مسخره کرده و تهمت میبندند و حتی پیروان یک فکر و یک عقیده همیشه دنبال مسخره سازی و طعنهزنی به پیروان سایر افکارند. هرزه زبانی و مسخره کردن در این عصر به یک مسلک بنام کمیدی مبدل شده است، کمیدینهای چون رسل پیتر از مسخره کردن افراد، اقوام، نژادها و تمدنها پول بهدست آورده و میلیونها مردم از این هرزهگویی و مسخره گری لذت میبرند. رسانهها که یکی از شاخصهای شناختی عصر مدرناند بزرگترین منبع عیبجویی و عیبگیری و رسانههای اجتماعی بزرگترین منبع غیبت و طعنهزنی میباشد. پروپاگندهای رسانهای بهحیث نماد همزه و لمزه جهانی که اکثراً راهاندازان به طعنهزنی، مسخره ساختن، عیبگیری و تهمت زنی به رقیبان خویش میپردازند یک پدیدهی مثبت شمرده میشود. اچ. جی. ولز ادبیات پروپاگند را شریر و شیطانیترین شاخص عصر میداند<3> و فیلیپ تیلر میگوید: برای بعضی پروپاگند سبب جنگ است و برای بعضی اهریمنیتر از جنگ محسوب میشود<4>. پروپاگندها سبب بدبختیهای زیادی و محرک جنگهای بزرگ مانند جنگهای جهانی اول و دوم شده و فعلاً بشر را بهسوی جنگ جهانی سوم رهبری میکند، بله! بزرگترین محرک دشمنیهای دو قطب شرقی و غربی و کشورهای خاورمیانه همین پروپاگندها میباشد. قابلیادآوری است که مخاطب اکثر وعیدهای جهنمی قرآن کافران و مشرکان میباشد، اما مخاطب این سوره تمام مردماند. اکثر مسلمانان نیز این شاخصهای مذموم را به آغوش گرفتهاند؛ داعیان را میبینی که بنام دعوت به عیبجویی، تهمت و طعنهزنی رقیبان خویش پرداخته و حتی به فکر اینکه کار دعوت را پیش میبرند، سایر مسلمانان را که همگروه، هممذهب، همنظر و همآوایشان نیستند متهم به فسق، گمراهی کرده و بزرگترین دغدغهی ایشان این است که چطور کوچکترین عیب در آنها بیابند و آنرا در شبکههای اجتماعی بزرگنمایی کرده نشر کنند و چند پسند (لایک) و شادباشی (کمنت) بگیرند.
-
جمعآوری مال و پولپرستی: در تفسیر آیه دوم علما چنین گفتهاند؛ 1. تفسیر نور: “چراکه از شمردن پول و سرشماری دارایی کیف میکند و لذت میبرد و فکر و ذکرش اموال و معبود و مسجودش درهم و دینار است. برق این بت او را غرق شادی میکند و نهتنها شخصیت خویش بلکه تمام شخصیتها را در آن خلاصه میکند “و 2. تفسیر انوار القرآن: “یعنی سبب عیبجویی و طعنه زدن این است که به مال گردآورده خود دلخوش، سرمست و مغرور است و میپندارد که بهوسیله آن بر دیگران فضل وبرتری دارد، ازاینجهت دیگران را کوچک و حقیر میپندارد”. اکنون کلاههای فکر خویش را به سرکرده نخست به خویش و بعد به چهار اطراف خویش بنگریم که آیا انسان عصر مدرن تفسیر این آیه نیست؟ آیا ما در عصری زندگی نمیکنیم که تمام بشر به محور یک الهه بنام دینار و درهم (پول) جمع شده طواف میکنند؟ آیا معیار شخصیت در این عصر پول نیست؟ آیا همه بهخاطر پول به جان یکدیگر نیفتادهاند؟ آیا این پول نیست که مردم را به جان یکدیگر انداخته و سبب بدگویی و بدبینی میان مردم شده است؟ آیا این منابع نیست که از قرن 20 تا اکنون سبب جنگها شده است و اکنون جنگ منابع بشریت را بهسوی جنگ اتمی رهبری نمیکند؟. اصلاً این عصر (عصر مدرن) عصر مادهگرایی و مادهپرستی است، بهاستثناء تعداد انگشتشماری از انسانها، همه مردم (پیرو هر دین و هر ایدئولوژی) مادهگرا و مادهپرست شدهاند. و این محبت بیانتها به پول و بیشتر خواهی سبب از بین رفتن اخلاقیات و الهیات شده و انسان عصر مدرن را به روباتی مبدل ساخته است که تنها برنامهاش درآوردن پول میباشد. محبت بیش از همهچیز به پول سبب خشکیدن ریشههای خانواده شده است، شهوت برای بهدست آوردن بیشتر و بیشتر پول سبب از بین رفتن محیطزیست شده است، ترقی برای ترقی عصر مدرن سبب شده است که صحت مردم تجارت شود، پول خواهی سبب شده است که انسان انسان نماند و این ارجحیت پول است که همه را مفسد ساخته است.
-
هوس جاودانگی: دو احتمال در تفسیر آیت سوم وجود دارد، یا اینکه جمع آورندگان مال فکر میکنند که مالشان آنها را برای همیشه در این دنیا نگه میدارد و یا اینکه آنقدر شیفته و گرفتار مال دنیا میشوند که مرگ وزندگی پس از مرگ را فراموش میکنند. مردم در این عصر آنقدر اعتماد و توکل به ساختار و دارایی خویش و پلانهای دنیوی خویش دارند که مرگ و خدا را فراموش کرده و عقیدهشان نسبت به خدا کمتر از عقیده به دارایی و داشتههای دنیویشان است. انسانها تمدن مادهپرست را همیشگی دانسته و فکر میکنند برای همیشه روند ترقی برای ترقی پیش خواهد رفت. تصور کلی انسان عصر مدرن این است که برای همیشه زنده است و این زندگی مرتبط به دارایی وی است. قدرت جاودانگی بالای همه حاکم شده است. بهشکل جمعی تمدن مدرن غربی دنبال یک هدف به گفتهی خودشان مسیحایی است که آرزوی نهایی آن برپا سازی یک دولت جهانی میباشد تا برای همیشه برجهان حکومت کند.
بله! انسان عصر مدرن به چنین موجوداتی مبدل شده است اما الله ﷻ میفرماید کلا (هرگز چنین نیست که آنان میپندارند) بلکه در حطمه افگنده میشوند و تو چه میدانی حطمه چیست؟ و پسازآن به تشریح حطمه میپردازد. بعضی مفسرین به این باور هستند که این نوع مردم همراه با داراییهایشان در حطمه افگنده میشوند. علامه یوسف جبرئیل میگوید که حطمه بر علاوهی اینکه آتشی است در جهنم، متشابه آن در این دنیا نیز امکان دارد نشان داده شود و آنهم سلاح اتمی است زیرا تشریح قرآنی از آتش حطمه بهطور شگفتانگیز و معجزهآسا مشابه به انفجارهای اتمی است. او بمب اتمی و انرژی اتمی را کشف بشر نه بلکه قهر خدا میداند و سبب بهوجود آمدن آنرا شاخصهای متذکره در قرآن میداند چنانچه در جلد کتاب میآید: حرص ریشه است، این ترقی (ترقی برای ترقی) تنه است و بمب اتمی میوهی این درخت است. تشعشعات هستهای میتواند رایحهی آن محسوب شود.
درزمانی که جهان بهسرعت بهسوی جنگ اتمی درحرکت است مطالعهی این هشدار قرآن بسیار اهم محسوب میشود!
مشابهتهای حطمه با انفجار اتمی
-
شکننده و خردکننده است: لفظ حطمه در عربی به معنی خردکننده و شکننده است و پدیدهی اتمی تماماً به محور شکستن و خرد کردن اتم میچرخد. بر علاوه طبیعت پدیدهی اتمی کاملاً خردکننده و شکننده است و آتشهای کیمیائی دارای چنین خواص نمیباشند. تشعشع نخستین خردکنندهی قلب قربانیان است و زمان کافی برای مرگ به اثر سوختگی برای قربانیان نمیدهد و انفجار اتمی قویترین تعمیرها و همهچیزی را که به آن برخورد میکند چنان خرد میکند که به خاک مبدل میشوند.
-
آتش است: انفجار اتمی آتشی است که دارای دو جز اصلی بنام (Heat Flash) و (Ionizing Radiation) میباشد. (Heat Flash) تابش و تشعشع اولیه است که خیرهکنندهتر از آفتاب میباشد. آتشی که توسط بمب اتمی تولید میشود، طبیعت زمینی نداشته، بلکه درجهی حرارت آن به درجهی حرارت ستارههای درخشان فضایی و انفجارت فضایی میرسد و چون سبب بهوجود آمدن آن نیز گناههای متذکره میباشد بناءً آتش الله ﷻ خواندهشده است، چنانچه علامه یوسف جبرئیل مینویسد: آتش اتمی کیفر است. انرژی نیست. تباهی است و لعنت است. بمب اتمی سلاح دفاعی نیست اما بشریت در شهوت سرمایه و راحتطلبی کور شده و این جهنم را نمیتواند ببیند.
-
بر قلبها چیره میشود: نخست باید گفت که پدیدهی اتمی، پدیدهی هستهای هست و سایر پدیدهها مانند کیمیائی و برقی ربطی به هسته ندارند و هستهی اتمها را بعضی ساینسدانان مانند ادوارد تلر قلب نیز میگویند. ثانیاً تشعشعات هستهای قلب موادی را موردحمله قرار میدهد که از آن میگذرد و این تشعشعات هسته (قلب) حجرات را در زندهجانها موردحمله قرار میدهد. کسانیکه در ساحهی تأثیر انفجار اتمی قرار میگیرند بهشکل فوری توسط هراس و شوک ناگهانی قلبهایشان از کار میافتد و میمیرند، برخلاف سوختگیهای عادی که قلب از آن متأثر نشده و بهشکل آنی نمیمیرند (هرقدر سوختگی شدید باشد).
-
آتش دربرگیرنده در ستونهای بلند و دراز: لطفاً قدرت تصور خویش را فعال ساخته و انفجار یک بمب اتمی 15 میگا تن را در نظر بگیرید. تصور شما تصویر یک ستون آتشی مانند ستون وسطی یک خیمهی بزرگ آتشین را که ارتفاع آن 16 کیلومتر است مجسم خواهد کرد. این ستون بردارندهی یک سقف سمارقگونهی است که به شعاع 100 کیلومتر پراگنده شده است. باران رادیواکتیوی این انفجار و حرارت آن دربرگیرندهی میلیونها انسان است و اگر قدرت تصور را اندکی گسترده کرده و چند انفجار را در فاصلههای 100 کیلومتری در شهرهای مجاور در نظر بگیریم به تفسیر بعضی از اصحاب کرام از حطمه تصویری از عمارتی آتشین را مجسم خواهیم دید که قربانیان خویش را تعذیب میکند. تصویر انفجارهای اتمی کاملاً تصویری است که سورهی 36 کلمهای قرآن برایمان کشیده است و اسباب آنرا نیز گفته است.
در طول تاریخ بشر گناهها بهشکل فردی وجود داشته است، اما عذاب الهی زمانی نازل میشود که گناهها عام شود؛ مثلاً همجنسبازی در طول تاریخ وجود داشته است اما زمانیکه قوم لوط آنرا عام ساختند عذاب الهی نازل شد. همینگونه عیبجویی، هرزه زبانی، غیبت، مادهگرایی و مادهپرستی و تلاش برای خلود در طول تاریخ وجود داشته است اما هیچگاه این چهار ویژگی چنانکه در عصر کنونی عام و همهشمول شده است، موجود نبوده است. بناءً امکان عذاب الهی نیز میرود. هدف علامه یوسف جبرئیل ایجاد ترس و وحشت از نوشتن 3000 صفحه نیست و هدف این مقاله نیز چنین نیست بلکه هدف یوسف جبرئیل پیشنهاد راهحل برای خاموشسازی جهنم اتمی است که آنهم با از بین بردن ویژگیهای چون طعنهزنی، هرزه زبانی، عیبجویی، مادهپرستی و تلاش بیفایده برای خلود است و هدف این مقاله نیز هشداری است برای خوانندگان!
خوانندهی گرامی مانند خودم اکثر شما نیز درجهی از این خصایص مذموم را با خود حمل میکنید، و وظیفهی ما بهحیث مسلمانان این است تا نخست خویش را مستحق عذاب الهی (دنیوی و اخروی) نسازیم و بعد خانواده و ماحول خویش را از عذاب الهی هشدار داده و به طریق احسن مانع شویم، پس بهتر است تا سخت علیه این خصایص نخست در نفسهای خویش و بعد در نفسهای سایرین مبارزه کنیم تا حداقل اگر عذاب این دنیا را متحمل شدیم عذاب آخرت انتظار ما را نکشد زیرا بعضیاوقات زمانیکه عذاب الهی میآید بعضی کسانی را که مستحق عذاب نیستند در این دنیا دربر میگیرد.
نوت: کوتاهسازی 9 جلد کتاب در چند سطر کاری است بسا مشکل که از عهدهی نویسنده خارج است و ممکن در ذهن خوانندهی گرامی سؤالات مختلف بهوجود بیاید، پس کسانیکه خواهان نقد این مقاله و پیدا کردن جواب سؤالات خویشاند، کتاب علامه یوسف جبرئیل و تحقیقات مزید در بخش ساینس اتمی و سورهی الهمزه را برایشان توصیه میکنم.
به امید بیداری امت اسلام!
-
Yousuf Gabriel; Gabriel’s Extinguishing the Atomic Hell Series: The Miracle of Holy Quran… (2015)
-
محمد شفیع عثمانی؛ مترجم: محمد یوسف حسین پور؛ معارف القرآن؛ جلد اول؛ صفحه 209
-
H. G. Wells; The Short History of the World (1996); p 83
-
Philip M. Taylor; Munitions of the Mind: A History of Propaganda, Third Edition; p 1