جنگ پولی (اسعاری) یا به انگلیسی Currency War که همچنان، بنام بی ارزش ساختن رقابتی شناخته شده است، عبارت از حالت روابط بین المللی است که در آن ممالک بخاطر رقابت با یکدیگر پول خویش را کم ارزش میسازند. جهان در روابط اقتصادی با هم کاملاٌ وابسته است، بنا،ً باکم ارزش شدن پول یک کشور پول کشور دیگر با ارزشتر میشود، ما در مملکت زندگی میکنیم که تقریبا تمام ضروریات کشور خویش را از طریق واردات بدست میاوریم، و در چنین مملکت برای بسیاری از ما درک این مشکل است که چرا یک مملکت پول خویش را بی ارزش بسازد، ولی، در اقتصاد های بزرگ صادرات مهمترین بخش اقتصاد را تشکیل میدهد، که درین کشور ها با ارزش بودن پول نیز یک مشکل حساب میشود، چون با ارزش بیشتر پول قیمت کالاهای تولید شده بالا رفته و تقاضای جهانی کم میشود، بخاطر اینکه هیچ کس اجناس قیمتی را دوست ندارد. اگرچه، با کم ارزش بودن پول توان خرید مردم عادی پایین آمده و در کوتاه مدت مردم عادی ضرر میبینند، ولی با پایان آمدن توان خرید، تقاضا برای خرید اجناس وارداتی کم شده و باز هم اقتصاد مملکت فایده زیاد میبرد چون کالاهای تولیدی در داخل کشور بنا بر قیمت ارزان که دارند در داخل مملکت نیز رشد کرده و کشور مذکور واردات را مبدل به تولیدات میکند.
نسل ما در یک عصر عجیب زندگی میکند، این عصر را میتوان بنام های عصر تغیر سریع، عصر تکنالوژی، عصر یکپارچگی دنیا، عصر پیشرفت و عصر اقتصاد نام گذاشت، ولی بر علاوه نقاط مثبت عصر ما، میتوان این عصر را از نگاهای منفی آن به نام های ذیل نام گذاری کرد، عصر یکه تازی ها، عصر رقابت های غیر سالم، عصر فریب، عصر که در آن ظاهر و باطن هیچ باهم یکسان نیستند، عصر جنگ و عصر اغتشاش، که از نظریه اسلامی آنرا میتوان گفت آخرین مراحل آخرالزمان و یا آخرین عصرها.
خوب در عصر که در تمام جهان جنگ، قتل، کشتار، و فتنه ها همه جا را فراگرفته است، یکی از این جنگ ها نیز جنگ پولی است. این جنگ نیز مانند جنگ نظامی سطوح کوچک و بزرگ دارد. مانند جنگ بین الکشوری و جنگ جهانی، درین عصر که جنگ نظامی بین قدرت ها بزرگ بشکل وکالتی در حال اجرا است، جنگ پولی مستقیم بین کشور های بزرگ و یا ساده تر بگویم بین شرق و غرب در حال اجرا میباشد، که میتوانیم آنرا جنگ جهانی پولی و یا اقتصادی نام گذاری کرد.
امریکا توسط دالر یا پترودالر در طی سالهای متمادی گذشته از یکه تازی خود در جهان لذت میبرد و با قدرت زیاد اقتصادی که توسط پترودالر بدست آورده بود تصامیم بزرگ جهانی را که مطابق اجنداهای خاص خود شان بود بر جهان تحمیل میکرد. در حالیکه، امریکا در نشه قدرت خویش جنگ ها را رهبری مینمود و اجندا های خویش را در جهان تطبیق میکرد و درحقیقت تجارت جنگ را مینمود دو کشور دیگر روسیه و چین تجارت تجارت را میکردند و بخاطر مقابل نشدن با ایالات متحده امریکا، زمانیکه مسایل بزرگ چون جنگ عراق و لیبیا در شورای امنیت ملل متحد بحث میشد، از اشتراک در آن نشست ها خود داری میکردند و مصروف ساختن کشور های خویش به حیث یک اقتصاد بزرگ جهانی بودند. امریکا دراین فکر بود که همیشه یکه تازی های وی در جهان پایدار خواهد ماند، تا بالاخره در سال 2014 کودتای اوکراین را برنامه ریزی کرد، و چیز که امریکا حتی در خواب هم نمیتوانست تصور کند این بود که روس خود را با امریکا مقابل کند و تا حد اینکه کریمیه را که کمونست ها به اوکراین سپرده بود و یا فروخته بود دوباره از آن خود کند.
با از دست رفتن کریمیه نشه امریکا پریده و متوجه شد که زمان رسیده است، که قدرت بزرگ مقابل امریکا و همکارانشان ایستادگی میکند، و بخاطر ضربه اقتصادی به روسیه تحریم های اقتصادی را بالای کشور روسیه وضع کردند، چین نیز که دگر یکه تازی های امریکا برایش قابل تحمل نبود دست کمک به روسیه دراز کرده واین دو قدرت مصمم به از بین بردن یکه تازی دالر از جهان شدند. جنگ جهانی اقتصادی از همین جا شروع شد.
اولین کار که روس و چین درین جنگ از آن آغاز کردند، قرض ندادن به امریکا بود که دیگر چین و روس باند های کاغذی امریکا را در بدل پول نمیگرفتند. دومین کار که روس و چین نمودند عرضه کردن ذخایر دالری خویش در بازار و بالاخره اخراج آن از کشور های شان بود. ولی دالر هیولای نیست که با مرمی های تفنگچه بمیرد، بنآ، این دوکشور از اسلحه های ده میلی استفاده کردند، این دوکشور اولتر از همه داد و ستد های بین خویش را به پول های خویش آغاز کرده و بعد کشور های دیگر را نیز در این کار تشویق نمودند و حال در طول تاریخ دالر کشور های زیادی، داد و ستد های خویش را به پول های خویش و یا غیر دالر انجام میدهند. با این مرمی ها خون ریزی دالر شدید تر شد و همین طور عکس العمل های غرب نیز، تحریم های که تنها بالای روس بود حال به چین نیز انتقال میکند.
در آخرین کوشش چین پول خود را دو هفته قبل بی ارزش ساخت که سبب قوی شدن دالر و رکود صادرات امریکا شد. نظر به مطالعات بسیاری از اقتصاد دانان، این جنگ اقتصادی سبب از بین رفتن دالر و یا قبل از بین رفتن آن، سبب جنگ بین این قدرت ها خواهد شد. هیچ کس نمیداند که این جنگ اقتصادی تا چه وقت ادامه خواهد داشت و جنگ نظامی چه وقت بوقوع میپیوندد، ولی این جنگ هیچ عواقب خوب برای جهانیان ندارد.
چین و روس از اینکه میدانند با از بین رفتن دالر تمام پول های کاغذی عمر خود را به ما خواهند بخشید، بنآ در حال جمع آوری طلا هستند، و ما نیز باید به جای نگهداری پول نقد، طلا نگهداریم.
ولی عواقب قابل پیش بینی این جنگ منافع اسراییل و پروژه اسراییل بزرگتر است، خاور میانه کاملآ متفرق و ضعیف شده است و با وقوع پیوستن این جنگ قدرت های بزرگ یکدیگر را از بین برده و اسراییل در سطح جهان به حیث یک قدرت جهانی عرض اندام کرده و با ازبین رفتن این قدرت ها و سیستم اقتصادی جهانی یگانه کشور که با تکنالوژی باقی خواهد ماند اسراییل میباشد که از دریای نیل تا فرات را تصرف نموده و سیستم اقتصادی مجازی یا کمپیوتری را معرفی خواهد کرد و در این سیستم تمام کنترول بازهم بدست اسراییل خواهد بود.
این زمان خواهد بود که اسراییل مسیح دروغین خود را به جهان معرفی کرده و او دعوای خدایی و عیسی مسیح بودن را خواهد کرد. داستان اردوی خراسان را همه میدانید و اینکه بعد از معرفی شدن مسیح دروغین چی کار های اتفاق می افتد.
اگر میخواهید موضوعات جالب مارا بخوانید از صفحه انترنتی ما همیشه دیدن کرده و صفحه فیسبوک مارا لایک بزنید.
مطالب بسیار زیبا و عالی .
اگر در مورد ارتش خراسان که در مقابل دجال مبارزه میکند کمی معلومات دهید .
مقاله افغان ها ارتش مهدی و ناجی دنیا را بخوانید تشکر یک جهان
در مورد چگونه گی مبارزه با این پدیده ها منتظر مشوره های نیک شماستم .