استعمار پیشینه ی کهن دارد، ولی تاریخ مفهوم جدید آن از قرن های ۱۶ و ۱۷ آغاز می شود ـ از بتدا الی امروز استعمار را میتوان به ۵ دوره تقسیم کرد، که ۳ دور اول را میتوان تحت عنوان استعمار کهن قرار داد. لازم است که معنای لغوی استعمار را همچنان بدانیم ـ استعمار کلمه عربی است که به معنای آبادی خواستن استفاده می شود. معنا و مفهوم این کلمه در عصر امروز تغییر نموده و جهت نفوذ و دخالت کشور های زورمند در امورات کشور های ناتوان به بهانۀ آبادی و سازندگی مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوشته روی دوره پنجم، یعنی استعمار نوین تمرکز بیشتر دارم، ولی با استفاده از فرصت مختصراٌ ۴ دوره اول را قرار ذیل مورد بحث قرار می دهم:
۱. استعمار دوره اول (استعمار عصر باستان)
تاریخ آغاز استعمارگری توسط یکی از اقوام سامی تبار بنام فنیقیان در حوزه آب های مدیترانه برمیگردد. فنیقیان یکی از اقوام سامی تبار بودند که در حوزه آب های مدیترانه می زیستند. پیشۀ این قبیله تجارت بود، و در بعضی از کتاب ها گفته شده است که مردمی آرام و با فرهنگ بودند. فنیقی ها در قرن های نهم الی یازدهم قبل از میلاد، رفته رفته مبدل به یک دولت استعمارگر و امپراتوری پهناوری شد که در اوج عظمت خود از لیبیای امروز تا کرانۀ جزیره ایبری در جنوب غرب اروپا، دامنه داشت. هدف اساسی ایجاد این امپراتوری گسترش تجارت بود.
همزمان با فنیقی ها، یونانی ها و رومی ها همچنان برای مستعمره سازی به تلاش پرداختند، اما نوع استعمار و انگیزه مستعمره سازی آنهابا فنیقی ها تفاوت عمده داشت.
۲.استعمار دروه دوم
این دوره در جریان قرن های ۱۵ و ۱۶ اتفاق اقتاد، تاریخ استعمار دوره اول که مرکز آن مدیترانه بود، را پایان داد ـ و محور مستعمره سازی در اقیانوس های اطلس هند و سپس اقیانوس آرام را تحت پوشش درآورد. این دوره استعمار سبب شد که نفوذ اروپا در کشور های غیر اروپایی گسترش پیدا کند. در آن زمان قارۀ امریکا کشف شد و کشور های دارای امپراتوری های بزرگ همچون اسپانیا،فرانسه، انگلستان، پرتگال و هالند به تصرف سرزمین تازه کشف شده پرداختند و این سر آغاز استعمار جدید و تشکیل امپراتوری نو شد.
۳.استعمار دوره سوم (استعمار در قرن های نوزدهم و بیستم)
در این دوره رشد اقتصادی به انقلاب صنعتی انجامید که سبب شد بنیاد اقتصادی و سیاسی کشور های استعمارگر را دگر گون سازد. رقابت ها و مبارزه های بین المللی استعماری اوج گرفت و دامنه های کشور های بزرگ بزرگتر شد ـ زد و بند ها بر سر جزایر اقیانوس آرام شدت گرفت. در این کشمکش ها ایالات متحده امریکا یک دولت استعمارگر جدید در صحنه پدیدار شد. جنگ جهانی اول تقسیم مستعمره ها را متعادل تر کرد و نوع جدیدی از مستعمره را به انواع پیشین افزود ـ جنگ جهانی دوم به استعمار دو قاره پایان داد.
۴.استعمار نو
استعمار نو مجموعه از روش های است که در تسلط بر اقتصاد و سیاست های کشور ها و بهره گیری از آن کشور ها کمک می کنند. در اواسط قرن بیستم کشور های که تحت استعمار قرار داشتند، نهضت های استقلال طلبانه را اغاز نمودند ـ این موج از نهضت ها استعمارگران را به تغییر شیوه استعمار مجبور نمودند. استعمار نو شیوه سیاسی است که استعمارگر به طور مستقیم بر کشور های تحت استعمار حکومت نمی کند، بلکه حکومت ها در ظاهر استقلال سیاسی دارند، ولی در باطن وابستگی سیاسی و اقتصادی آن ها را حفظ می کنند. استعمار نو یا پنهان از شیوه های امپریالستی، تفرقه اندازی و تحریک انگیزه های قبیله ای و ایجاد نزاع و مشاجرات ناحیه ای را به کار می برند. این دوره در اواخر قرن بیستم به دلایل ظلم و ستم، فساد، استبداد و پر هزینه بودن نگهداری استبداد و تغییر شرایط و مراحل اقتصاد جهانی رو به زوال نهاد و جای خود را بشکل دیگر از استعمار (استعمار فرانوین استعمار نوین) سپرد.
۵. استعمار نوین (استعمار فرانو)
استعمار فرانو و سلطه گری نوین به اساس تغییر در جهان بینی، فرهنگ، باور ها، بینش های سیاسی پایه گذاری شده است. محور اساسی و مهم استعمار فرانو سست کردن پایه های وحدت ملی،تشدید اختلافات داخلی و بی تفاوت ساختن مردم، شناخته شده است. ستراتیژیست های نظامی و طراحان سیاست های استعماری، با استفاده موثر از تکنالوژی پیشرفتۀ اطلاعاتی و ارتباطی ـ روی افکار عمومی مردم کار میکنند. این امکان در دوران استعمار کهن و استعمار نو کاملاْ کمتر بود. رشد و توسعه تکنالوژی از آغاز قرن ۲۱ تغییرات قابل ملاحظه ی در عرصه های گوناگون علوم، تکنالوژی، و به خصوص در نحوه تفکر انسان، قدرت منداند را قادر به این نوع استعمارگری ساخته است. انترنت شکل دیروز جهان را تغییر داده است و از جهانی به این بزرگی قریه ی ساخته است که در هر وقت و از هر جاه میتوانید به تمام جهان ارتباط داشته باشید. با استفاده از انترنت هر چیز را تغییر شکل داده اند و یا مجدداٌ تعریف کرده اند ـ بدین معنی است که هر لحظه ما، سازمان ها، پوهنتون ها، نهاد های امنیتی، نهاد های استخباراتی، نهاد های ارشد نظامی و غیره… این سیستم عظیم که توسط انسان طراحی، مهندسی و به اجرا در آورده شده است، قید است. این رشد و توسعه ویژه گی های استعمار را همچنان تحت تاثیر قرار داده است که روی آن در ذیل بحث میکنم:
۱. (کاهش کنترول) حکومت ها بر ملت ها
در طول تاریخ، حکومت ها و نظام های سیاسی بر ملت ها حاکم بودند و به اساس سلیقه و مصالح نظام بر ملت ها حکومت میکردند ـ مردم بر اساس خواست حکومت کنندگان حرکت می کردند. اخبار، اطلاعات و حتی حرکت های مردم تحت کنترول حکومت و نظام بود. نظام های سیاسی میتوانستند از ترویج موضوعات که احتمالاٌ حکومت کنند گان را متضرر سازد، ممانعت کنند.
امکان تاثیرگذاری مستقیم بیگانگان بر افکار عمومی ملت ها همچنان نبود ـ مگر اینگه کشور را تحت مستعمره در آروند و اختیارات زمام امور را بدست گیرند و بعد اخبار و اطلاعات را در جامعه پخش نمایند تا باشد که افکار عمومی ملت ها را متاثر سازند.
در اواخر دوره های استعماری کهن و نو ابزار تاثیرگذار بر افکار ملت ها تغییر کرد و رادیو نقش اساسی و مهم را در تاثیرگذاری بر افکار عامه داشت. این وسیله چون قابل کنترول بود، زیاد موثر واقع نگردید. ولی در دوره استعمار نوین اختراعات شگفت انگیز همچو ماهواره، انترنت، کمپیوتر و تکنالوژی های جدید مخابراتی و توسعه تکنالوژی معلوماتی و شبکه های تلویزیونی به کشور های توسعه یافته این امکان را مساعد نمود که بدون هیچ مانعی، به طور مستقیم با هر نکته ی جهان ارتباط برقرار نمایند. تکنالوژی امروزی سبب شد که قرنطینه های سیاسی و تبلیغاتی حکومت ها بشکنند و کشور های توسعه یافته به ساده گی بر افکار عمومی ملت ها تاثیر مستقیم بگذارند.
۲. حکومت بر اذهان
رشد و توسعه تکنالوژی، سرعت انتقال اطلاعات و معلومات با ظهور ستلایت (atelliteS)، انترنت و کمپیوتر برقرار نمودن تماس های مستقیم با مخاطبان که در از بین بردن قرنطینه های سیاسی، تبلیغاتی، فرهنگی و معلوماتی حکومت های بومی انجامید، افکارسازی و تاثیرگذاری بر اذهان عمومی و جنگ روانی، اهمیت بسیار یافته است که از هیچ نگاه قابل مقایسه با گذشته ها نیست. تحت تاثیر قراردادن اذهان عمومی، جنگ های روانی، تبلیغاتی و فرهنگی در مقایسه با جنگ های نظامی و اقتصادی از هزینه های کمتر و تاثیر بیشتر برخوردار است. تکنالوژی امروزی شرایطی را بر جهان حاکم ساخته که اقتصاد جهانی، جنگ روانی، فرهنگی و تبلیغاتی از محور اصلی و اساسی استراتیژی های استعمارگران نوین تلقی می شود.
در این بخش تاکید روی جنگ روانی زیاد تر است ـ اگر در کل از جنگ روانی تعریف داشته باشیم، به معنای تلاش هدفمند و پلان شده برای تضعیف روحیه و قدرت مقاومت یک ملت است و هدف آن تحمیل اراده و تاثیرگذای بر افکار و عقاید ملت ها است.
۳. قوانین و مقررات بین المللی
در استعمار نوین قوانین و مقررات بین المللی و تدوین خط مش ها و سیاست های کلان جهانی، ایجاد کنوانسیون ها و الزامی ساختن اجرای این همه و پروتوکول های الحاقی توسط کشور های جهان سوم، از یک سو و نفوذ در سازمان های بین المللی و رهبری این سازمان ها، از سوی دیگر، در محور اساسی ستراتیژی های استعمار نوین قرار دارد.
۴. اقتصاد جهانی
همگرایی اقتصاد جهانی محور اصلی تحرکات و اقدامات اقتصادی در شرایط کنونی جهان است. این موضوع در توزیع جهانی قدرت به نفع کشور های پیشرفته و تحکیم رهبری آنها بر اقتصاد جهانی، تاثیر اساسی دارد. بازی های پولی و مالی، رهبری سازمان های تجارتی همرا با قانون سازی در نظام های اقتصاد جهان، در اختیار کشور های پیشرفته است. همزمان با بین المللی شدن اقتصاد، تجارت و صنعت، منابع معیشت ملت های جهان سوم در اختیار کشور سلطه گر قرار خواهد گرفت ـ و در نتیجه اقتصاد کشور های جهان سوم تضعیف و وابسته به کشور های سلطه گر خواهد شد.
۵. استعمار فرهنگی
تخریب فرهنگ ملت ها توسط مردم و ترویج فرهنگ غربی توسط مردم و نهاد های تحت عناوین مختلف در تضعیف فرهنگ ملت های جهان سوم امری زیربنایی و حیاتی برای کشور های سلطه گر است. زمانی که فرهنگ ملت های جهان سوم تضعیف و غربی شد، بازار فروش محصولات غربی تسریع می شود ـ همچنان، استعمار فرهنگی، زمینه ساز تسلط سیاسی و امینتی بر ملت های جهان سوم تلقی می شود. کشور های پیشرفته برای دستیابی به اهداف خویش، بیشترین سرمایه گذاری را در بخش تهاجم فرهنگی و هویتی، نموده اند.
همزمان با توسعه و رشد تکنالوژی، رسانه ها شکل دیگر گرفت، شبکه های تلویزیونی از طریق ستلایت (atelliteS) در گوشه گوشۀ جهان برنامه های که به ترویج فرهنگ غربی پرداخته اند، پخش می گردد. رسانه ها، مخصوصاْ شبکه های تلویزیونی در دگرگون سازی سلیقه های مخاطبان در سرتاسر جهان، منزوی کردن فرهنگ ها، تخریب و حذف اندیشه های استقلال طلبانه و گسترش مبانی فرهنگ غربی، در محور اساسی و مهم استعمار نوین قرارگفته است.
اگر میخواهید موضوعات جالب مارا بخوانید از صفحه انترنتی ما همیشه دیدن کرده و صفحه فیسبوک مارا لایک بزنید.
افغانستان کشوری پر از تئوری های توطئه….. از یک راننده موتر تا داکتر طب و سیاست .هیچ تفاوتی نیست. انسان در حیرت میافته از اینهمه تخیلات و داستانهایی که این مردم فی البداعه در ساعتی برای هر واقعه و خبری به هم میبافند! جی کی رولینگ باید برای درس گرفتن حتما سری به افغانستان بزند. و متاسفانه جوانتر ها و تحصیل کرده ها هم عوض اینکه با چشم باز سعی کنند روابط جوامع در دنیای امروز را درک کنند. به کار تئوریزه کردن تخیلات و اوهام پیرمردهای بیسواد مشغول شده اند.
زمانی که اینترنت تازه در حال همه گیر شدن بود من فکر میکردم که همه مردم با اینهمه اطلاعاتی که مستقیما و به سادگی به آن دسترسی پیدا میکنند به جوابهای درست خواهند رسید و منازعات بیهوده که از کم اطلاعی ناشی میشود تمام خواهد شد. ولی اعتراف میکنم که پیشبینی من کاملا غلط بوده. بدلیل اینکه آنقدر مطلب مزخرف و بی پایه و اساس در اینترنت زیاد است که هر کسی لازم نیست دنبال جواب صحیح باشد او فقط دنبال مستنداتی در تائید باورهای خود میرود و بسادگی در عرض چند ثانیه میلیونها مطلب در تایید باورهای خود پیدا میکند.
تکنالوژی و ابداعات گوناگون روزانه در دنیا، جریانات جهانی از اقتصاد تا فرهنگ را شکل میدهد. کسان زیادی به نام آینده پژوه سعی در پیش گویی آینده تکنالوژی را دارند اما اینکه دولتها بتوانند از این جریان به نفع خود استفاده کنند در اکثر مواقع ممکن نیست. بنظر من معروفترین و شناخته شده ترین آینده پژوه آلوین تافلر است. که سالها پیش و تقریبا مقارن تولید اولین کامپیوترهای شخصی PC کتابی از ایشان خواندم که در قسمتی پیشبینی آینده اقتصاد جهانی با توجه توسعه کامپیوتر ها رو داشت. چند نکته بارز از نوشته های ایشان را در آن کتاب به یاد دارم که در آن هنگام برای من قابل درک نبود. از جمله اینکه دستمزد ساعت کار در تمام دنیا تقریبا یکی خواهد شد.
فیسبوک شما پر است از کسانی که دنبال مطلب در تائید باورهای خود هستند. و از اینکه شما زحمت سر هم کردن نوشته هایی بظاهر مستند! را میکشید یک جهان متشکر میشوند! و شما هم خوشحال از این عوام فریبی. خریدار و فروشنده هر دو راضی! ولی متاسفانه کار شما در اکثر مواقع نفرت پراکنی است و عملا در حال پر کردن پایه های اعتقادی عواملی مانند داعش و طالب هستید. تا با اعتماد نفس بیشتری سر ببرند و آدم بکشند.
شما مستند علیه گفته های ما سایت پر بیننده تر بسازید و باور های درست را به مردم بی آموزانید…. در شگفت نمی افتید که ملیون ها چند سایت ها به همفکری شما وجود دارد….. تلویزیون های بزرگ در افغانستان مانند، رادیو ها و غیره رسانه های جمعی همه هم فکر شما است ولی مردم چرا به این سایت می آیند…. بخاطر اینکه مردم از دروغ های رسانه های جمعی و فریب های همفکرانت خسته شده اند…. و من متاسفم که مقالات ما به جهالت خودت همخونی ندارد و شما هم بسیار زحمت میکشید در هر مقاله کمنت های دور و دراز مینویسید ولی من باز هم برایتان میگویم که بادارن همفکرت یک بازی بزرگ را براه انداخته است که بزودی حقیقت آشکار خواهد شد امید در زمان دانستن حقیقت حد اقل کمی پشیمان شوید….
چه کاری انسانی تر و مفیدتر از این است که بتوانم بنشینم و برای مردمی گرفتار در زندانی خود ساخته ، دریچه ای برای بیرون رفت ایجاد کنم. ولی افسوس که مشغله های روزانه اجازه این را به من نمیدهد. و اما حتی یک سایت یا شبکه ای که هدفی مانند انگل زدائئ و یا ویروس زدائی از افکار این انسانهای گرفتار را داشته باشد در افغانستان نمیبینم. /// من هم باشما موافق هستم که حقیقت بالاخره آشکار خواهد شد ولی نه به این زودی بلکه سالهای سال طول خواهد کشید و هزاران انسان بیگناه در این سالها قربانی جهالت و این ویروس خواهند شد.
بسيار موضوعات ضرورى و دلچسپ.