اجتماعی اسلامی سیاست های جرمی

آخر زمان؛ ایران یا عربستان؟

نوشته شده توسط Hedayatullah Zaheb

زمانیکه مسائل سیاسی جهان اسلام را در رسانه های اجتماعی بحث میکنیم، اولین سؤال که متوجه ما میشود اینست که آیا طرفدار عربستان سعودی استی و یا ایران؟

مثلاً، در بارۀ جنگ یمن در رسانه های اجتماعی نوشتم، بسیاری از دوستانم پرسیدند که آیا من از سنی های سعودی طرفداری میکنم و یا از شیعه های ایرانی؟

جواب فوری من به این سؤال این بود که چرا باید این جنگ، جنگ شیعه وسنی باشد؟ من طرفدار هیچ یک از جناح های متذکره نیستم، قلب من با مردم بیگناۀ یمن است.

هردو جناح (عربستان سعودی و ایران)، دنبال اهداف سیاسی و جیوپولیتیکی خویش در جهان اسلام هستند واز اسلام و فرقه های اسلامی به حیث وسیلۀ رسیدن به اهداف شان استفاده میکنند.

اکنون که تنش ها میان ایران و عربستان به اوج خود رسیده ما مسلمانان باید هوشیارانه عمل کرده و دنبال اینها نرویم.

ایران

درحالیکه ایران خود را بزرگترین دشمن اسرائیل و امریکا خطاب میکند، اما زمانیکه اهداف شان مطرح بحث میشود تمام این فریاد زنی ها به باد فراموشی رفته وبخاطر اهداف از قبل تعیین شده خود دست بدست همان شیطانان بزرگ داده واسلام وارزش های اسلامی را فراموش میکند. طوریکه ایران در تسخیر افغانستان و عراق با امریکا کمک کرد.

رئیس جمهور اسبق ایران، محمد خاتمی در یک مصاحبه با شبکۀ بی بی سی میگوید: طالبان دشمن ما بود. امریکا فکر میکرد که طالبان دشمن آنها نیز است. اگر آنها طالبان را از بین ببرند، کمک برای منافع ایران است.

همچنان، ایران در گفتگو های “شش به اضافۀ دو” در بارۀ آیندۀ افغانستان شرکت کرده و برای امریکا، اجازۀ استفاده از خاکش را برای انتقال اکمالات ملکی داد. اردوی ایران موقعیت اهداف نظامی را برای امریکایان در آن زمان میداد.

مسئله اینجا نیست که آیا طالبان خوب بودند ویا بد؟ مسئله اینجاست ایران که خود را یک دولت اسلامی میداند، دست بدست آن نصارا ویهودیانی که دوست های همدیگر هستند داده وزمینه سازی برای اشغال کشوری را مهیا ساخت که تمام اطباع آن مسلمان بوده ودست های ناپاک خویش را با خون هزاران مسلمان بیگناه رنگین ساختند.

به سطح جهان ، در دنیای امروز حکومت ایران با ادعای انقلاب اسلامی خود را طلایه دار وتنها ممهد و زمینه ساز ظهور حضرت امام مهدی میداند. از زمان شکل گیری این انقلاب تا کنون، تمامی شعارها، جهت ترسیم پس منظر دنیای ظهور است. اما چیزی که ما به عنوان همسایه آن را تنها ندیده ، بلکه آنرا لمس هم می کنیم، با آرمانهای حضرت امام مهدی تفاوت زمین تا آسمان دارد!

کشورما با ۴۰ سال جنگ ونا امنی، اقتصاد بحرانی وشبح مرگ ازسوی استکبارغرب (امریکا وگروه های دست نشاندۀ شان)، مهاجرین وپناهجویان بی شماری دارد. حجم فراوانی از مهاجرین وپناهندگان به پاکستان و ایران ، بناء بر همجواری و هم زبانی و همدینی ویا تاریخ مشترک روی آوردند . سابقۀ چشم دید باشندگان افغانستان درایران که باید متمایز ازدیگر کشورها باشد، با توجه به اینکه آنها خودرا سربازان امام مهدی میدانند. در حالت افتضاح مانده است، حتی در مقایسه با کشورهای غیر اسلامی اختلاف فاحش دارد!

دنیای اسلام متحیر از اختلاف شعارها وعملکردها، سرگردان در کوچه وپس کوچه های ِسخن تا عمل ِ جمهوری اسلامی ایران هست. سالهای فراوان مهاجرین از حق تحصیل محروم بودند ، طلب علمی که فرض اسلامی برای دختران و پسران ، ذکور و اناث است، برای فرزندان افغانستان مقیم در ایران جرم بود!

مقننان قانون، حتی امروز سلب هویتمان را در مجلسی که بنام شورای اسلامی یاد می شوند، رنگ قانون می زنند!

نشان داران نظامی و انتظامی شان به جای اینکه در رویارویی با استکبار قوت قلب جهان اسلام باشد، سینه هایمان را نشانه گرفته اند و کشته هایمان را در چاله های جمعی انباشته می کنند.

خون یک انسان از نوع افغانستانی، بهایی ندارد و به آسانی بر زمین ریخته می شود!

بیماران مان را مجبور به پرداخت سه برابر هزینه درمانی می کنند. بقول خودشان با تحقیر می گویند هزینه ها برای افاغنه” ۳ k” است!

عربستان

در طول سالها، حکومت ریاض بطور آشکار به آجنداهای صهیونیسم کمک میکند. از آغاز حرکت صهیونیسم، خانوادۀ شاهی عربستان سعودی یک نگاه مشفقانه به پروژۀ دولت یهودی وصهیونیستی اسرائیل داشتند. شاه عبدالعزیز یک بازیچۀ دست بریتانیا بود و برعلیۀ خلافت عثمانی بغاوت کرد. او برای اثبات غلامی به صاحبش (بریتانیا) وقت را از دست نمیداد.

یکی از اسنادآن زمان که دراین اواخر پیداشد، آشکار میسازد که خانوادۀ شاهی عربستان سعودی در به وجود آمدن دولت یهودی (اسرائیل) در خاک فلسطین کمک کرده است. این نامه که برای جنرال بریتانیایی “پرسی زاچریا کاکس” نوشته شده بود، یک ثبوت دیگر ازرفتار خصمانۀ خانوادۀ شاهی با فلسطینیان است.

“من سلطان عبدالعزیز بن عبدالرحمن السعود الفیصل هستم و من هزار بار نزد پرسی کاکسنمایندۀ بریتانیای کبیر، اعتراف و تصدیق میکنم که هیچ اعتراض در دادن فلسطین به یهودیان وغیر یهودیان فقیر ندارم وهیچ گاه از اوامرشان (بریتانیا) سرپیچی نمیکنم.”

index.jpg

در کتابی بنام “کویت وهمسایه هایش” اچ آر پی دیکسن، که وظیفۀ ترجمانی بین جنرال پرسی و عبدالعزیز را نیز دارا بود، از غلامی خانوادۀ شاهی پرده بر میدارد.

خانوادۀ شاهی همیشه در مقابل جنگ صهیونیست ها با اسلام کر، کور وگنگ بوده است. این خانواده دالر امریکایی را با پیمان فروش نفت به دالر که با رئیس جمهور امریکا ریچارد نیکسن بسته بودند، پترودالر ساختند. قدرت امریکای فعلی نیز نظر به همین پترودالر است.

حضرت محمد(ص) یک مثلث آخر زمانی را در یکی از احادیث برای ما بیان میکند (صحیح بخاری، کتاب 88، صفحه 1794، 9.213). طوری که میدانید یک مثلث دارای سه گوشه میباشد.

1. گوشه اول آنحضرت(ص) میگوید: پروردگارا! برشام ما برکت ارزانی فرما. شام ما یعنی شام دوست داشتنی ما؛ شام شامل سوریه و فلسطین میباشد که اکثراً سوریه را مرکز شام میدانند و او(ص) تقاضای برکت اللهج را بر این منتطقه میکند.

2. گوشه دوم آنحضرت(ص) بازهم میگوید: پروردگارا! بریمن ما برکت ارزانی فرما.

این دو گوشۀ مثلث بسیار یک نقش عمده را در آخر زمان بازی میکنند. بطور مثال، در دمشق (سوریه) امام مهدی(ع) حاضر میباشد که حضرت عیسی(ع) می آید. هچنان، مسیح الدجال امام مهدی را در همین جا محاصره کرده میباشد که حضرت عیسی(ع) به کمک او می آید. این سه شخص، مهم ترین اشخاص آخر زمان هستند و هر سه در دمشق در یک جا حاضر میباشند که آنحضرت (ص) آنرا شام ما گفته است و مهم ترین گوشۀ این مثلث نیز میباشد.

گوشه دیگری را که آنحضرت(ص) برای ما معرفی کرده است و آنرا از خود خوانده است، یمن است که یک گوشۀ مهم دیگر از این مثلث است، چرا که یکی از علامات بزرگ قیامت در اینجا اتفاق می افتد. “یک آتش از یمن خارج میشود که مردم را بسوی روز جزا میکشاند”. پس یمن نیز یک نقش عمده را در آخر زمان بازی میکند.

3. گوشۀ سوم این مثلث چیست؟ اصحاب کرام از آن حضرت (ص) پرسیدند: یا رسول الله (ص)! ونجد ما؟ آنحضرت (ص) خاموش ماند وآنها برای باردوم پرسیدند: یا رسول اللهص و نجد ما؟ و آنحضرت (ص) به طرف نجد اشاره کرده و گفت: “آنجا جای زلزله ها وفتنه هاست وازآنجا قرن شیطان می آید.”قرن در عربی دو معنی دارد یکی شاخ ودیگر هم قرن به معنی زمان یا عصر، ولی، اگر به قرآن مراجعه کنیم هر زمانیکه الله (ج) کلمۀ قرن را به کار برده است به معنی زمانی آن بوده است. پس گفته میتوانیم که مقصد رسول الله (ص)از قرن الشیطان عصر شیطانی است (والله علم). آنحضرت (ص) در بارۀ دوگوشه مثلث، برکت را استفاده کرد، در حالیکه گوشۀ سوم مثلث را عصر شیطانی میخواند.

اکنون، هر دو کشور در جنگ های خانمان سوز دوگوشۀ متبرک مثلث دست دارند و به آتش این جنگ ها می افزایند. درحالیکه مقصد ما از گفتن عربستان وایران، مردم این دو کشور نیست، از خواننده گان محتر خواهشمندیم با نسبت های که فکر میکنند با این دولت ها دارند از جنگ های غیر منصفانۀ شان پشتیبانی نکنند. زیرا ما در مقابل الله (ج) جوابگو هستیم.

منابع:

https://en.iranwire.com/features/5945/

http://tiie.org/the-devils-horn-the-attack-on-yemen

در بارۀ نویسنده

Hedayatullah Zaheb

تبصره ها

  • سلام
    نوشته شما يه نكته رو در نظر نگرفته است، ميان جمهورى اسلامى ايران به عنوان يك واقعيت و انقلاب اسلامى به عنوان يك آرمان فاصله بسيار هست و زير سيستمهاى جمهورى اسلامى هنوز قادر نيستند ماموريت خود را به درستى انجام دهند كه هم مشكل نيروى انسانى تربيت شده دارد و هم نقص ساختارى

    نكته درستى اشاره نموديد كه مردم افغان به عنوان دوست و مهمان ما صرفنظر از مذهبشان بايد در ايران حق تحصيل داشته باشند و بتوانند با هزينه معمول درمان همانند بقيه درمان شوند اما بپذيريد كه اين موارد براى اقتصاد درگير تحريم ايران سنگين است ولى با اين حال هم تا حد امكان ما انجام داده ايم

    به نظرم الويت اصلى دولتمردان ما بايد ايجاد صلح و ثبات و استقرار آن در افغانستان باشد تا اصولا مردم زحمت كش افغان بى نياز از ما باشند

    ميشود پاسخهاى ديگرى هم به اين شبهات شما داد ولى جاى تامل و تفكر بيشترى دارد ولى جنايات طالبان درحق مردم هزاره هنوز فراموش نشده و شيعه كشى وحشتناك هنوز فراموش نشده كه اتفاقا ريشه در سياست هاى عربستان سعودى داشت ولى دولت اصلاحات(خاتمى) كه مورد انتقادما هم هست در همكارى با آمريكا اشتباه كرد! فراموش نكنيم كه آمريكا فقط ميخواست به شكل غير رسمى افغانستان را اشغال نمايد و در اين راه به كمك ايران هم نيازى نداشت به هزار دليل

  • با سلام هدایت اله عزیز.
    برادر من مطلب شما را خواندم. در خصوص ایران تا حدود زیادی درست فرمایش کردید، اما قسمتی در خصوص بد رفتاری با افغانیان.
    افغانیان ایرانیان و تاجیک ها از اقوام نزدیک به هم بوده اند. امروزه نیز دارای زبان و فرهنگ هایی تقریبا مشابه هستند. اما چرا وقتی افغانی ها به ایران می آیند، برخی از آنها می بایست موجب فساد شوند؟ مردم ایران خود مردم نمونه و کم نظیری نیستند، اما خپ وقتی برخی از این حرکات را مشاهده می کنند در مورد تمام آنها تصمیم گیری می کنند! من خودم با اقوام افغان هیچ گونه ارتباطی نداشته ام! چون در سمت غرب ایران هستم، اما وقتی اینگونه حرکات را می شنوم کمی آزرده خاطر می شوم.

    البته باز هم در آخر می گم که منظور حقیر کل افغان ها نیستند، افغان ها اقوام محترمی هستند که قدم آنها روی چشم ما جا داره.

پاسخی بگذارید