شعر اصلی به زبان اردو
اسمیں کیاشکہے کہمحکمہے یہ ابلیسی نــظام
پختہ تر اس سے ہوئے خوئے غلامی میں عوام
شعر ترجمه شده به زبان دری
در این چه شک که محکم است، ابلیسی نظام
پخته تر از این، گرفته خوی غلامی را عوام
این شعر یکی اشعار اقبال (رح) است که در مجموعۀ شعری بنام مجلس ابلیس آمده است که در آن ابلیس و مشاورانش در مورد امورات دونیوی با هم مباحثه مینمایند که خواستم در تفسیر آن چند کلمه بنویسم.
مشاور نخست ابلیس در آغاز سخنان خویش از آمدن نظام شیطانی سخن میگوید و بدون سایۀ شک مقصد از نظام شیطانی که مشاور ابلیس از آن سخن میگوید، لیبرالیزم تمدن مدرن غربی است که با پروژۀ جهانیشدن به سراسر جهان رخنه کرده است، چنانچه جیمز لیویس استاد پوهنتون وینسکانسین مینویسد: سیرت شیطان بهشکل مغرور، حیلهگر و نا پیرو به تصویر کشیده شده است و در جهان مدرن تمام این خصوصیات بهحیث ویژگیهای مثبت تلقی میشود(1) و نویسندۀ کتاب مقدس شیطان در دیباچۀ کتاب خویش بهافتخار چنین مینویسد: عصر سیاهوسفید به پایان رسیده است. تشعشع روشنی جدید از شب متولدشده و شیطان یکبار دیگر صعود نموده است تا اعلان کند که این عصر شیطان است! شیطان بالای زمین حکومت میکند(2).
در اینکه شیاطین و پیروان شیطان در این عصر بهشکل بیسابقه افزایشیافته، نظام شیطانی توسط پروژۀ جهانیشدن بنام لیبرالیزم و دموکراسی در اکثریت جهان نهادینهشده و اعظم مردم از گامهای شیطان پیروی میکنند جای شک نیست، چنانچه جیسن دیتمر پروفسور علوم سیاسی در لندن مینویسد: جهانیشدن یک فرآیند طبیعی شخصی نبوده و بهشکل اتوماتیک بهوجود نیامده است، بلکه توسط ضد مسیح (مسیح الدجال که با همکاری ابلیس عمل میکند) طرحریزیشده است(3).
گناهان کبیره چون شرک، حرص، تکبر، شکمپرستی و مادهپرستی، شهوترانی، رباخوری (سود خوری)، همجنسگرایی، قمار، قتل و غیره در تمام ادیان الهی بهصورت واضح و آشکارا منع شده و گامهای شیطان پنداشته میشوند. در عصر ما با گرفتن حق حاکمیت الله (ج) و دادن آن نخست به شورای امنیت ملل متحد و بعد بنام سیکولریزم این حق به دولتهای ملی داده شد و شرک آشکار جهانی بر همه سایه انداخته است، مردم آنقدر مادهپرست شده اند که هیچ ارزشی به سطح بزرگ در مقابل پول قرارگرفته نمیتواند و آنقدر حریص شدهاند که باوجود داشتن نصف سرمایۀ دنیا با ترفندهای جدید به سرقت سرمایههای مردم میپردازند، تکبر و ازخودراضی بودن بهحیث اعتمادبهنفس یکی از شاخصهای مثبت شخصیت تلقی میشود، بیحجابی و فحشا که زمانی یکی از بزرگترین عیوب در جوامع سراسر جهان شمرده میشد اکنون عادی جدید شده و مردم باکمال میل با فامیلهای خویش پشت صفحات الکترونیکی نشسته و رانهای برهنۀ زنان را همراه با صحنههای مبتذل به تماشا میگیرند تا اینکه نسبت به بیحجابی فامیل نیز بیتفاوت شدهاند، تمام معاملات سودی شدهاند و پول که یگانه وسیلۀ دادوستداست قبل از تولد خود سود خویش را متولد میسازد تا حدیکه معاشات مردم نیز توسط نهادهای سودی بنام بانک توزیع میشود، همجنسگرایی کاملاً یک امر طبیعی پنداشته شده و برای زوجهای همجنس سند ازدواج صادر میگردد، بزرگترین بازار تجاری جهان به نام بازار سهام، تجارت را قمار ساخته وبالآخره خون میلیونها انسان بهنامهای مختلف مانند منافع ملی، جنگ برای صلح و غیره ریختانده میشود. آیا اینهمه به ادعای شیطان و شیطانپرستان که این عصر را عصر شیطانی مینامند صحه نمیگذارد؟.
مشاور نخست ابلیس موفقیت بزرگ از عصر شیطانی را نهادینه شدن غلامی میداند. عجب است که چشمان تیزبین اقبال عصر شیطانی را که لَوِی تقریباً سه دهه پس از مرگش اعلان نمود و میله های نامرئی غلامی را که در زمان وی سیر تکاملی خویش را به پیش میبرد و اکنون تمام بشریت برای رهایی از آن تقلا میکنند دیده و هشدار آن را برای امت داده بود.
تعریف غلامی یکی از جنجالبرانگیزترین بخش در شناخت غلامی و غلامان است. در تعریف سنتی غلام به کسی گفته میشود که بهحیث ملکیت شخصی کس دیگر بوده و هیچ نوع اراده برای خویش نداشته باشد، اما غلام و غلامی به این خلاصه نمیشود بلکه حالتی که در آن بالای یک شخص یکی و یا همه قدرتهای مربوط به مالکیت عملی شود نیز غلامی است(4)، پس غلامی صلب یک بخش و تمام بخشهای اراده یک شخص توسط شخص و اشخاص دیگر است و فرآیند غلامسازی ایجاد حالتی است که در آن انسان مجبور شود ارادۀ خویش را به یک شخص و گروه از اشخاص بسپارد. به غلامی گرفتن اسیران، مقروضین و اولادۀ غلامان مهمترین طریقۀ برده گیری سنتی بوده است که در عصر مدرن برده گیری از طریق مقروضیت میراث گذشتگان است اما بر علاوۀ آن خطرناکترین انواع بدیع برده کشی، چون برده کشی از طریق مهارسازی اذهان و نیرنگهای متفاوت به معرفی گرفتهشده است که برخلاف گذشته اکثریت غلامان امروز از غلامی خویش باخبر نبوده و در بدترین شکل قضیه بدان افتخار نیز میکنند. غلامان گذشته توسط لبۀ شمشیر به غلامی گرفته میشدند اما غلامان مدرن طوری مهار میشوند که بهپای خویش به زندانی سفر میکنند که میلههای نامرئی آن آنها را به قبیحترین شکل میفشارد و به همین جهت است که مشاور ابلیس موفقیت بزرگتر از عصر شیطانی را گرفتن خوی غلامی توسط اعوام میداند چون ابلیس و ابلیسیان میتوانند این غلامان بیاراده را به هر طرف بخواهند رهبری کنند.
تمدن مدرن غربی پیامآور ایدئولوژی لیبرالیزم و سیستم حکومتداری دموکراسی زمینه را برای غلامسازی گستردۀ جهانی مهیا ساخت. در این نظام مردم به دو گروه عمدۀ متخصص و تودههای سرگردان تقسیمشده که اقلیت کوچک متخصص خیال باطل آزادی و اشتراک در قدرت را برای اکثریت که آنها را تودههای سرگردان مینامند میدهند ولی در حقیقت اقلیت کوچک بنام طبقۀ متخصص ارادۀ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اکثریت را صلب کردهاند و تمام تصامیم را خودشان بدون اینکه منافع اکثریت را در نظر بگیرند گرفته و عملی میکنند. کپیتلیزم بهحیث نظام اقتصادی جهانی بزرگترین مرجع غلامسازی جهانی میباشد. در این نظام مانند نظام فرعونیان انسانها به طبقات تقسیمشده و یک اقلیت کوچک در طبقۀ بالا که سرمایهای هنگفت را توسط سود و مهارسازی پول بهدست آورده از طبقات پائین بهرهکشی کرده و به غلامسازی آنها میپردازد. غلامسازی در نظام کپیتلیستی را میتوان به دو بخش عمدۀ غلامسازی دولتها و حکومتهای و غلامسازی اعوام تقسیم نمود. غلامسازی حکومتهای و دولتها توسط سه نهاد بزرگ اقتصادی جهانی بنامهای بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی صورت میگیرد. برای اینکه دولتها و حکومتها حلقۀ غلامی را به گردن بی اندازند، نخست باید از بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول قرضه بگیرند بناءً آنها نخست تشویق به قرضه گیری میشوند و حکومتهای که درگرفتن قرضه مردد بوده و یا از شیطنتهای این نهادها باخبر هستند و از قرضه گیری سرباز میزنند توسط حملههای اقتصادی پولشان ارزش خویش را در مقابل سایر اسعار ازدستداده و برای تمویل بودجه حکومتداری مجبور به گرفتن قرضه میشوند. این قرضه پیوسته با ربا (سود) بوده که اکثر دولتهای بنام اسلامی بسیار بیشرمانه نام آنرا تکتانه میگذارند و این سود قرضههای گرفتهشده را غیرقابل پرداخت مینماید. زمانیکه دولتها و حکومتها دیگر قابلیت پرداخت قرضههای گرفتهشده را نداشته باشند، نهادهای مذکور آمده و در بدل قرضههای خویش و برای اینکه مطمئن شوند دولتها قرضههای آنها را پرداخته بتوانند پالیسیهای جدید را بهحیث راهحل پیشنهاد میکنند. راهحلهای پیشنهادشده شامل کم نمودن و یا از بین بردن مالیات به شرکتهای چندملیتی غربی برای تشویق سرمایهگذاری خارجی که بالاثر آن تجارتهای داخلی ضربه دیده و کنترول بازار بهدست غربیان درمیآید، سیاست سختگیری اقتصادی (Austerity) است که دولتها را مجبور به ازدیاد مالیات بالای شهروندان، از بین بردن تفاوتها، کاهش کارمندان دولتی و غیره میشود که زمینه را برای غلامسازی نوع دوم یا غلامسازی اعوام مهیا میسازد. به همین منوال سرمایه از گردش عامه بازمانده و فقر فراگیر میشود و مردم برای بهدست آوردن پول مجبور به کار بیشتر میشوند و رقابت کاری افزایش مییابد. با افزایش رقابت زمینه برای قوۀ کار ارزان مهیا شده و مردم برای مجبور به قرضه گیری از بانکها میشوند که موفقیت بزرگ برایش ابلیس محسوب میشود زیرا با گرفتن قرضه از بانک ازیکطرف مردم به ربا دهی آغشته شده و جنگ با الله (ج) و رسولالله (ص) را میپذیرند و از طرف دیگر داراییهای آنها بهحیث زمانت نزد بانکها به گرو گرفتهشده وبالآخره لیلام میشود و مردم خود بهدست خود نظر بهغفلت چنان فقیر میشوند که مجبور به پذیرش غلامی شده و در مقابل هر نوع ظلم ابلیس و شیطانپرستان خاموش میشوند.
ولی ابلیس در آخر این مجموعه شعری میگوید که تنها ترس وی از بیداری امت اسلام است، پس تا اینکه ما بیدار نشویم و راه حق پیشه نکنیم، نصرت الهی نصیب ما نخواهد شد و همچنان قربانی های بازی های پلید ابلیس خواهیم شد.
به امید بیداری امت اسلام!
و الله (ج) بهتر میداند!
- James R. Lewis; Who Serves Satan? A Demographic and Ideological Profile: p 2
- Anton Szandor LaVey; The Satanic Bible; Prologue
- Jason Dittmer; Mapping the End Times: American Evangelical Geopolitics and Apocalyptic Visions (2016); p 127
- Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights; Abolishing Slavery and its Contemporary Forms; HR/PUB/02/4; p 4